
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سؤالهای یارانهای را از وزیر کار بپرسید
معترضان به عدم دریافت یارانه میتوانند مشکلات خود را به ما پیامک کنند تا به طور مستقیم از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی سؤال کنیم و پاسخ آنها را در همین صفحه منتشر کنیم. با توجه به اینکه عده زیادی این روزها از عدم دریافت یارانه گلایهمند هستند و با شبهات و ابهاماتی درباره امکان قرار گرفتنشان در فهرست یارانهبگیران و یا ثبت خانوار آنها برای دریافت یارانه مواجهند، مخاطبان روزنامه ایران این امکان را دارند تا مشکلات و ابهامات خود را به شماره 3000451213 پیامک کنند و ما بلافاصله پس از دریافت سؤالات، پاسخهای حجتالله عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را دریافت کرده و در همین صفحه طی روزهای آینده منتشر خواهیم کرد.

گام بزرگ به سمت قهرمانی
در یکی از حساسترین دیدارهای هفته بیست وهفتم لیگ برتر فوتبال، دیروز فولاد و استقلال در ورزشگاه شهدای فولاد اهواز مقابل هم قرار گرفتند. بازی با سوت محمدحسین زاهدیفر آغاز شد. استقلال که بازی را هجومی آغاز کرده بود در نیمه اول صاحب چند موقعیت خوب گلزنی شد اما دروازه فولاد بسته ماند. استقلال نیمه دوم را هم هجومی آغاز کرد و دقیقه 53 با ارسال صالح حردانی از سمت راست با کنترل دیدنی و شوت روپا و سرضرب امیرحسین حسینزاده از درون محوطه جریمه همراه شد و توپ دور از دستان شهاب گردان به تور دروازه رسید. در ادامه بازهم استقلال تیم برتر میدان بود و دقیقه 73 روی یک ضدحمله اندوختههایش را دوبرابر کرد. صالح حردانی پشت محوطه جریمه فولاد صاحب توپ شد و پس از حرکت در عرض، با شلیکی دیدنی گل دوم را به ثمر رساند تا خیال آبیها از کسب 3 امتیاز راحت شود. در ادامه جواد نکونام چند تعویض انجام داد تا بلکه نتیجه را تغییر دهد. دقیقه 87 ضربه سر وحید حیدریه در دهانه دروازه استقلال به شکل خطرناکی از بالای دروازه به بیرون رفت اما دقیقه 93 فولاد یکی از گلهای خورده را توسط علیرضا کوشکی جبران کرد. درنهایت بازی با نتیجه 2-1 به سود آبیپوشان پایتخت به پایان رسید تا مجیدی و شاگردانش گام بزرگی در راه قهرمانی بردارند.

7هزار واحد تا رکورد سالانه بورس
طی سه ماه اخیر ارزش سهام عدالت 5/ 23 درصد افزایش یافت
خودرویی ها و بورسی ها ترمز شاخص کل را کشیدند
گروه اقتصادی - طی معاملات اولین روز هفته، شاخص کل بازار سهام توانست با افزایش 13هزارو 961واحدی، به سطح بالاترین رقم از شهریور 1400 بازگردد. به این ترتیب شاخص کل با ثبت رکورد یک میلون و 578 هزار واحدی، تنها 7هزارو 300واحد تا بالاترین رکورد سالانه فاصله دارد. در این روز شاخص کل هموزن نیز 6هزارو 238واحد رشد کرد و به ارتفاع 444هزارو 647 واحد رسید.
در بازار چه گذشت؟
معاملات سهام در روز شنبه، 24اردیبهشت ماه 1401، در حالی آغاز میشد که عواملی چون اصلاح ارز ترجیحی و پیشبینی برای ورود پولهای داغ به بازار سهام، انتظارات سرمایهگذاران را برای تداوم روند صعودی بازار مثبت کرده بود. همچنین آمارها نشان میداد که اصلاح ارز ترجیحی میتواند بر روند درآمدها و سودسازی شرکتهای صادراتی نیز تأثیر به مراتب بیشتری بگذارد که این موضوع با افزایش EPS شرکتها، سهامداران بنیادی را نیز به بازار فرامی خواند. معاملات، با فشار تقاضای حقیقی در نمادهای کشت و صنعتی، سیمانی و دارویی آغاز شد. به طوری که از همان ابتدا افزایش قیمت در تمامی نهادهای این گروههای معاملاتی مشاهده میشد. این روند در ساعات بعد با افزایش قیمت در اکثر نمادهای کوچک در بازار ادامه یافت تا در نهایت ورود پولهای حقیقی به برخی نمادهای شاخصساز مانند «شستا» و «وغدیر»، در کنار افزایش حجم معاملات در نماد آسیاتک بتواند شاخص کل بورس را با 0.98درصد افزایش روبهرو کند.
در این روز درمقابل 438نمادی که با افزایش قیمت روبهرو شدند 199نماد منفی وجود داشت که از این تعداد 226نماد در صف خرید و 34 نماد در صف فروش به کار خود پایان دادند.
میزان معاملات خرد به بالاترین سطح خود از ابتدای زمستان 1400رسید
روز شنبه، معاملات خرد در بازار با افزایش یک هزارو 629میلیارد تومانی (معادل 24درصد) به ارزش 8هزارو 294 میلیارد تومان رسید که بیشترین میزان از ابتدای زمستان 1400را نشان میدهد. در این روز در حدود 130میلیارد تومان نیز از طرف کدهای حقیقی به بازار تزریق شد و تعداد خریداران حقیقی نیز در حدود 27 درصد افزایش یافت. آمارهای مذکور نشان میدهد که پولهای جدید در حال روانه شدن به بازار هستند که میتواند در سرنوشت آتی بازار نقش بسزایی را ایفا کند.
خیانت خودروییها و بورسیها به شاخص کل
این روزها خبرهای خوبی از صنایع خودرویی به گوش نمیرسد، اعلام افزایش زیان عملیاتی خودروسازان و همچنین گامهای نهایی برای آزادسازی واردات خودرو حاکی از شکست انحصار چند ساله این شرکتها بر بازار ایران است. افزایش زیان انباشته خودروییها با وجود افزایش چند باره قیمتها در کنار پیشبینی از کاهش تعداد فروش خودروسازان داخلی، نقطه روشنی برای سهامداران این گروه از نمادهای بورسی باقی نگذاشت تا در روز شنبه شاهد خروج سهامداران از سهام آنها باشیم.
آمارها نشان میدهد روز شنبه گروه خودرویی با حدود 57میلیارد و 800میلیون خروج پول حقیقی روبهرو شده و از این نظر رکوددار معاملات روزانه بوده است. شاخص صنعت خورو نیز در این روز با ثبت 4 درصد بازدهی منفی، بیشترین کاهش قیمت را در میان گروههای مختلف بورسی به خود اختصاص داد.
گروه فعالیتهای کمکی به نهادهای مالی واسط (متشکل از نمادهای «بورس»، «فرابورس»، «بورس کالا» و «بورس انرژی») نیز روز شنبه با کاهش قیمت در اکثر نمادهای خود روبهرو شد. آمارها نشان میدهد که با وجود عرضههای مستمر، حجم و ارزش معاملات در بورسهای کالا و انرژی کاسته شده که این موضوع در کنار افزایش بیش از 10برابری قیمت نمادهای این گروه، از سال 98 تا کنون، سهامداران را در مورد افزایش بازدهیها دچار تردید کرده است. لازم به ذکر است که نسبت قیمت به سود محقق شده فعالیتهای کمکی به نهادهای مالی واسط در حدود عدد 17قرار دارد که بالاتر از میانگین بازار است.
عرضه یک میلیون و 526 هزار تن انواع محصول در بورس کالا
تالارهای مختلف بورس کالای ایران روز شنبه 24اردیبهشتماه، میزبان عرضه یک میلیون و 526هزار و 541تن انواع کالا بود.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل بورس کالای ایران، 137هزار و 800تن آهن اسفنجی، 101هزار و 518تن شمش بلوم، 474هزار و 500تن گندله سنگآهن، 6هزار تن ورق گالوانیزه، یک هزار و 95تن ناودانی و 4هزار و 692تن تیرآهن در تالار محصولات صنعتی و معدنی عرضه شد.
تالار حراج باز بورس کالای ایران نیز در این روز شاهد عرضه 300هزار تن سنگآهن دانهبندی، 5هزار تن وکیوم باتوم و 295هزار تن کنسانتره سنگ آهن بود.
تالار فرآوردههای نفتی وپتروشیمی میزبان عرضه 153هزار و 543تن لوب کات، وکیوم باتوم، قیر، مواد پلیمری، مواد شیمیایی و PDA TAR بود.
تالار صادراتی نیز عرضه 45هزار تن قیر را تجربه کرد.
براساس این گزارش 4هزار و954تن میلگرد کلاف و تایر خودرو نیز در بازار فرعی عرضه شد.
گروه اقتصادی - طی معاملات اولین روز هفته، شاخص کل بازار سهام توانست با افزایش 13هزارو 961واحدی، به سطح بالاترین رقم از شهریور 1400 بازگردد. به این ترتیب شاخص کل با ثبت رکورد یک میلون و 578 هزار واحدی، تنها 7هزارو 300واحد تا بالاترین رکورد سالانه فاصله دارد. در این روز شاخص کل هموزن نیز 6هزارو 238واحد رشد کرد و به ارتفاع 444هزارو 647 واحد رسید.
در بازار چه گذشت؟
معاملات سهام در روز شنبه، 24اردیبهشت ماه 1401، در حالی آغاز میشد که عواملی چون اصلاح ارز ترجیحی و پیشبینی برای ورود پولهای داغ به بازار سهام، انتظارات سرمایهگذاران را برای تداوم روند صعودی بازار مثبت کرده بود. همچنین آمارها نشان میداد که اصلاح ارز ترجیحی میتواند بر روند درآمدها و سودسازی شرکتهای صادراتی نیز تأثیر به مراتب بیشتری بگذارد که این موضوع با افزایش EPS شرکتها، سهامداران بنیادی را نیز به بازار فرامی خواند. معاملات، با فشار تقاضای حقیقی در نمادهای کشت و صنعتی، سیمانی و دارویی آغاز شد. به طوری که از همان ابتدا افزایش قیمت در تمامی نهادهای این گروههای معاملاتی مشاهده میشد. این روند در ساعات بعد با افزایش قیمت در اکثر نمادهای کوچک در بازار ادامه یافت تا در نهایت ورود پولهای حقیقی به برخی نمادهای شاخصساز مانند «شستا» و «وغدیر»، در کنار افزایش حجم معاملات در نماد آسیاتک بتواند شاخص کل بورس را با 0.98درصد افزایش روبهرو کند.
در این روز درمقابل 438نمادی که با افزایش قیمت روبهرو شدند 199نماد منفی وجود داشت که از این تعداد 226نماد در صف خرید و 34 نماد در صف فروش به کار خود پایان دادند.
میزان معاملات خرد به بالاترین سطح خود از ابتدای زمستان 1400رسید
روز شنبه، معاملات خرد در بازار با افزایش یک هزارو 629میلیارد تومانی (معادل 24درصد) به ارزش 8هزارو 294 میلیارد تومان رسید که بیشترین میزان از ابتدای زمستان 1400را نشان میدهد. در این روز در حدود 130میلیارد تومان نیز از طرف کدهای حقیقی به بازار تزریق شد و تعداد خریداران حقیقی نیز در حدود 27 درصد افزایش یافت. آمارهای مذکور نشان میدهد که پولهای جدید در حال روانه شدن به بازار هستند که میتواند در سرنوشت آتی بازار نقش بسزایی را ایفا کند.
خیانت خودروییها و بورسیها به شاخص کل
این روزها خبرهای خوبی از صنایع خودرویی به گوش نمیرسد، اعلام افزایش زیان عملیاتی خودروسازان و همچنین گامهای نهایی برای آزادسازی واردات خودرو حاکی از شکست انحصار چند ساله این شرکتها بر بازار ایران است. افزایش زیان انباشته خودروییها با وجود افزایش چند باره قیمتها در کنار پیشبینی از کاهش تعداد فروش خودروسازان داخلی، نقطه روشنی برای سهامداران این گروه از نمادهای بورسی باقی نگذاشت تا در روز شنبه شاهد خروج سهامداران از سهام آنها باشیم.
آمارها نشان میدهد روز شنبه گروه خودرویی با حدود 57میلیارد و 800میلیون خروج پول حقیقی روبهرو شده و از این نظر رکوددار معاملات روزانه بوده است. شاخص صنعت خورو نیز در این روز با ثبت 4 درصد بازدهی منفی، بیشترین کاهش قیمت را در میان گروههای مختلف بورسی به خود اختصاص داد.
گروه فعالیتهای کمکی به نهادهای مالی واسط (متشکل از نمادهای «بورس»، «فرابورس»، «بورس کالا» و «بورس انرژی») نیز روز شنبه با کاهش قیمت در اکثر نمادهای خود روبهرو شد. آمارها نشان میدهد که با وجود عرضههای مستمر، حجم و ارزش معاملات در بورسهای کالا و انرژی کاسته شده که این موضوع در کنار افزایش بیش از 10برابری قیمت نمادهای این گروه، از سال 98 تا کنون، سهامداران را در مورد افزایش بازدهیها دچار تردید کرده است. لازم به ذکر است که نسبت قیمت به سود محقق شده فعالیتهای کمکی به نهادهای مالی واسط در حدود عدد 17قرار دارد که بالاتر از میانگین بازار است.
عرضه یک میلیون و 526 هزار تن انواع محصول در بورس کالا
تالارهای مختلف بورس کالای ایران روز شنبه 24اردیبهشتماه، میزبان عرضه یک میلیون و 526هزار و 541تن انواع کالا بود.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل بورس کالای ایران، 137هزار و 800تن آهن اسفنجی، 101هزار و 518تن شمش بلوم، 474هزار و 500تن گندله سنگآهن، 6هزار تن ورق گالوانیزه، یک هزار و 95تن ناودانی و 4هزار و 692تن تیرآهن در تالار محصولات صنعتی و معدنی عرضه شد.
تالار حراج باز بورس کالای ایران نیز در این روز شاهد عرضه 300هزار تن سنگآهن دانهبندی، 5هزار تن وکیوم باتوم و 295هزار تن کنسانتره سنگ آهن بود.
تالار فرآوردههای نفتی وپتروشیمی میزبان عرضه 153هزار و 543تن لوب کات، وکیوم باتوم، قیر، مواد پلیمری، مواد شیمیایی و PDA TAR بود.
تالار صادراتی نیز عرضه 45هزار تن قیر را تجربه کرد.
براساس این گزارش 4هزار و954تن میلگرد کلاف و تایر خودرو نیز در بازار فرعی عرضه شد.

بهار کتاب
مریم شهبازی
خبرنگار
برپایی همزمان بخش حضوری و مجازی سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اتفاقی است که امسال برای نخستین مرتبه ناشران و همچنین دوستداران کتاب شاهد آن هستند؛ اتفاقی که برخی آن را نوید بخش تحولاتی خوب در آینده میدانند و عدهای هم تأکید دارند که تجربه فعلی برخوردار از نقاط ضعفی است که برای برطرف ساختن آنها باید تلاش کرد.
ضرورت برخی بازنگریها برای دورههای بعد
امسال نخستین تجربه صنعت نشر از برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب نیست، طی دو سال گذشته هم بنابر شرایطی که پاندمی کرونا رقم زده بود شاهد برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب برای روشن نگاهداشتن چراغ نشر بودیم. با این حال همانگونه که اشاره شد امسال برگزاری همزمان این دو شیوه را تجربه میکنیم، افرادی که خواستار دیدار با صاحبان آثار و جستوجو میان کتابهای عرضه شده هستند طبیعی است که مراجعه حضوری را ترجیح بدهند.
از آنسو عدهای هم بهدلیل مشغلههای روزمره زندگی یا حتی دوری از پایتخت امکان مراجعه حضوری ندارند و خواهان خرید مجازی کتابها هستند. مجریان برگزاری سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب برای تشویق علاقهمندان به خرید مجازی تمهیدات بیشتری برای این بخش درنظر گرفتهاند، از آن جمله که بنهای خرید کتاب تنها در بخش مجازی قابل استفاده هستند و نکته جالب توجه اینکه کتابهای خریداری شده از طریق سامانه ketab.ir به شکل رایگان به دست خریداران میرسند.
اغلب ناشران معتقد به ضرورت بهرهمندی از نمایشگاه مجازی کتاب هستند و تأکید دارند که در چگونگی برگزاری این دو شیوه با مشکلات و نقاط ضعفی روبهرو هستیم که میتوان دست به بررسی و در نهایت برطرف کردن آنها برای دورههای بعد زد. سینا جعفریه از مدیران مؤسسه نشر «ثالث» درباره اینکه تا به امروز میزان استقبال مردم از بخش مجازی نمایشگاه بیشتر بوده یا حضور فیزیکی در آن به «ایران» میگوید: «طی دو سال گذشته محدودیتهای کرونایی سبب خانهنشینی مردم شده بود، از سویی در زمان یاد شده نمایشگاه کتاب نیز بنابر ضرورتها به شکل مجازی برگزار شد. به همین دلیل با وجود مشغلههای بسیار زندگی امروزی، مردم استقبال خوبی از بخش حضوری کردهاند.»
جعفریه نمایشگاهی شدن بخش حضوری نمایشگاه را آیندهای مطلوب پیش روی صنعت نشر میداند و ادامه میدهد: «در همه دنیا نمایشگاههای کتاب محفلی برای انعقاد قراردادها و از سویی تعامل میان اهالی نشر هستند؛ اتفاقی که امیدوارم ما هم بالاخره روزی شاهد تحقق آن باشیم. امسال شاهد برگزاری همزمان بخش مجازی نمایشگاه کتاب نیز هستیم، اتفاقی که امکانی برای بهرهمندی عموم مردم از این رویداد مهم حوزه کتاب را فراهم میکند، هر چند که در نخستین تجربه همزمانی برگزاری این دو با مشکلاتی روبهرو هستیم.»
جعفریه و دیگر ناشران شرکتکننده در این دوره معتقد هستند که برای دورههای بعد امکان استفاده از بنها نباید تنها در بخش مجازی در نظر گرفته شود، مسألهای که در دوره حاضر شاهد آن هستیم و به نظر میرسد مسئولان تلاش کردهاند که مردم تمایل به شرکت بیشتر در بخش مجازی نمایشگاه کتاب پیدا کنند. گذشته از بحث بخش حضوری و مجازی نمایشگاه کتاب، ایدهآلترین شکل ممکن برای صنعت نشرمان این است که بتوان به سوی مسیری گام برداشت که به جای نمایشگاهها، کتاب تنها از دریچه کتابفروشیها به دست علاقهمندان برسد. هرچند هنوز تا تحقق آن فاصله زیادی داریم.
خلیل پورزرندی، مدیر فروشگاهها و نمایشگاههای نشر «بهنشر»، وابسته به «آستان قدس رضوی» در پاسخ به این سؤال که استقبال از کدام بخش برپایی نمایشگاه بیشتر است به «ایران» میگوید: «با وجود تسهیلات بیشتری که متولیان برای بخش مجازی نمایشگاه درنظر گرفتهاند طی این چند حضور مردم در بخش حضوری با استقبال بسیار خوبی همراه شده و هرچقدر میگذرد بهتر هم میشود، البته تصمیم بر توقف دو ساله برگزاری نمایشگاه کتاب هم بهطور قطع در این اشتیاق اثرگذار بوده است. بنابراین اگر شاهد استقبال بیشتر مردم از بخش حضوری هستیم جای تعجب ندارد.»
گفتههای معاون بازرگانی انتشارات «بهنشر» در شرایطی است که جامعه کتابخوان اگر شرایط کاری یا مشغلههای روزمره آنان اجازه بدهد علاقه بیشتری به جستوجو میان غرفهها و گشتوگذار در بین صفحات کاغذی کتابها برای خرید آثار مورد نظر خود دارند. از سوی دیگر گاهی افراد بدون در دسترس داشتن هیچ فهرستی به غرفهها مراجعه میکنند و به اتکای راهنمایی کتابفروشان هر مؤسسه دست به خرید میزنند، این امکانی است که در خرید مجازی ممکن نیست.
تحمیل هزینههای بیشتر در برگزاری همزمان
مرتضی کاردر، مدیرعامل نشر «هرمس» درباره ارزیابی خود از نخستین تجربه برگزاری همزمان نمایشگاه مجازی و فیزیکی کتاب تهران به «ایران» میگویند: «منکر ضرورت بهرهمندی از امکانات نوین ارتباطی در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران نیستم اما نکتهای که ضروری است مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برای سال آینده در نظر داشته باشند این است که پوشش همزمان نمایشگاه کتاب در بخشهای حضوری و مجازی بار مالی مضاعفی را به ناشران تحمیل میکند. در شرایط فعلی ناشران ناچار به در نظر گرفتن دو گروه از نیروها هستند، گروهی برای مدیریت بخش حضوری و گروهی هم برای فروش بخش مجازی.»
این ناشر مخالف برگزاری بخش مجازی نیست، اما با تجربهای که تا به امروز از نمایشگاه سیوسوم حاصل شده تأکید دارد که بهتر است برای سالهای بعد ایندو همزمان برگزار نشوند. او ادامه میدهد: «هنوز تلقی کاملی از چگونگی برگزاری هرچه کاربردیتر نمایشگاه کتاب حاصل نشده است. از سوی دیگر مخاطبان هم امسال اندکی سردرگم شدهاند و در مراجعه به ما گلایه میکنند که چرا عناوین موجود در بخش حضوری و مجازی مؤسسات نشر در نمایشگاه حاضر مشابه نیست که این هم از نقاط ضعف همزمانی مذکور است.»
نکته دیگری که بسیاری از ناشران به آن معتقد هستند این است که در شرایط فعلی مقایسه میزان استقبال مردم از بخش فیزیکی و حضوری نمایشگاه چندان اصولی نیست چراکه متولیان برای این دو شرایط مشابهی درنظر نگرفتهاند. همانطور که در ابتدای گزارش نیز اشاره شد برای بخش مجازی تسهیلات بیشتری درنظر گرفته شده است. هرچند بخشی از مراجعهکنندگان در بخش حضوری دست به جستوجو میان عناوین عرضه شده میزنند و سپس آنها را از بخش مجازی خریداری میکنند.
جعفر علیپور از مسئولان غرفه نشر «محرابقلم» هم معتقد است که مردم استقبال قابل توجهی از بخش حضوری نمایشگاه دارند و به «ایران» میگوید: «هرچقدر هم امکانات بیشتری برای بخش مجازی در نظر گرفته شود، حضور در غرفهها و در دست گرفتن آثار چاپی و مشورت گرفتن از غرفهداران اتفاقی است که به همه سختیهای رفتوآمد به نمایشگاه میارزد، البته این برای ساکنان تهران و آنهایی است که از دیگر شهرها و استانها امکان مراجعه به نمایشگاه را دارند وگرنه برای بسیاری از علاقهمندان ساکن دیگر نقاط کشورمان امکان مراجعه حضوری فراهم نیست.»
نکتهای که علیپور به آن اشاره کرد یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت در خرید غیرحضوری از نمایشگاه کتاب است، اینکه شرایطی فراهم شده تا دوستداران یار مهربان از دورافتادهترین روستاها و حتی نقاط مرزی دست به خرید کتابهای عرضه شده در نمایشگاه کتاب تهران بزنند. هرچند همانگونه که به نقل از ناشران نیز خواندید این امکان تازهای که کرونا دسترسی به آن را سرعت بخشیده نیاز به بررسیهای بیشتر برای ارتقا در دورههای بعد دارد.
گفتنی است که سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم اردیبهشت ماه آغاز شده و تا سیویکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی(ره) و مجازی در سامانه ketab.ir ادامه دارد.
خبرنگار
برپایی همزمان بخش حضوری و مجازی سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اتفاقی است که امسال برای نخستین مرتبه ناشران و همچنین دوستداران کتاب شاهد آن هستند؛ اتفاقی که برخی آن را نوید بخش تحولاتی خوب در آینده میدانند و عدهای هم تأکید دارند که تجربه فعلی برخوردار از نقاط ضعفی است که برای برطرف ساختن آنها باید تلاش کرد.
ضرورت برخی بازنگریها برای دورههای بعد
امسال نخستین تجربه صنعت نشر از برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب نیست، طی دو سال گذشته هم بنابر شرایطی که پاندمی کرونا رقم زده بود شاهد برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب برای روشن نگاهداشتن چراغ نشر بودیم. با این حال همانگونه که اشاره شد امسال برگزاری همزمان این دو شیوه را تجربه میکنیم، افرادی که خواستار دیدار با صاحبان آثار و جستوجو میان کتابهای عرضه شده هستند طبیعی است که مراجعه حضوری را ترجیح بدهند.
از آنسو عدهای هم بهدلیل مشغلههای روزمره زندگی یا حتی دوری از پایتخت امکان مراجعه حضوری ندارند و خواهان خرید مجازی کتابها هستند. مجریان برگزاری سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب برای تشویق علاقهمندان به خرید مجازی تمهیدات بیشتری برای این بخش درنظر گرفتهاند، از آن جمله که بنهای خرید کتاب تنها در بخش مجازی قابل استفاده هستند و نکته جالب توجه اینکه کتابهای خریداری شده از طریق سامانه ketab.ir به شکل رایگان به دست خریداران میرسند.
اغلب ناشران معتقد به ضرورت بهرهمندی از نمایشگاه مجازی کتاب هستند و تأکید دارند که در چگونگی برگزاری این دو شیوه با مشکلات و نقاط ضعفی روبهرو هستیم که میتوان دست به بررسی و در نهایت برطرف کردن آنها برای دورههای بعد زد. سینا جعفریه از مدیران مؤسسه نشر «ثالث» درباره اینکه تا به امروز میزان استقبال مردم از بخش مجازی نمایشگاه بیشتر بوده یا حضور فیزیکی در آن به «ایران» میگوید: «طی دو سال گذشته محدودیتهای کرونایی سبب خانهنشینی مردم شده بود، از سویی در زمان یاد شده نمایشگاه کتاب نیز بنابر ضرورتها به شکل مجازی برگزار شد. به همین دلیل با وجود مشغلههای بسیار زندگی امروزی، مردم استقبال خوبی از بخش حضوری کردهاند.»
جعفریه نمایشگاهی شدن بخش حضوری نمایشگاه را آیندهای مطلوب پیش روی صنعت نشر میداند و ادامه میدهد: «در همه دنیا نمایشگاههای کتاب محفلی برای انعقاد قراردادها و از سویی تعامل میان اهالی نشر هستند؛ اتفاقی که امیدوارم ما هم بالاخره روزی شاهد تحقق آن باشیم. امسال شاهد برگزاری همزمان بخش مجازی نمایشگاه کتاب نیز هستیم، اتفاقی که امکانی برای بهرهمندی عموم مردم از این رویداد مهم حوزه کتاب را فراهم میکند، هر چند که در نخستین تجربه همزمانی برگزاری این دو با مشکلاتی روبهرو هستیم.»
جعفریه و دیگر ناشران شرکتکننده در این دوره معتقد هستند که برای دورههای بعد امکان استفاده از بنها نباید تنها در بخش مجازی در نظر گرفته شود، مسألهای که در دوره حاضر شاهد آن هستیم و به نظر میرسد مسئولان تلاش کردهاند که مردم تمایل به شرکت بیشتر در بخش مجازی نمایشگاه کتاب پیدا کنند. گذشته از بحث بخش حضوری و مجازی نمایشگاه کتاب، ایدهآلترین شکل ممکن برای صنعت نشرمان این است که بتوان به سوی مسیری گام برداشت که به جای نمایشگاهها، کتاب تنها از دریچه کتابفروشیها به دست علاقهمندان برسد. هرچند هنوز تا تحقق آن فاصله زیادی داریم.
خلیل پورزرندی، مدیر فروشگاهها و نمایشگاههای نشر «بهنشر»، وابسته به «آستان قدس رضوی» در پاسخ به این سؤال که استقبال از کدام بخش برپایی نمایشگاه بیشتر است به «ایران» میگوید: «با وجود تسهیلات بیشتری که متولیان برای بخش مجازی نمایشگاه درنظر گرفتهاند طی این چند حضور مردم در بخش حضوری با استقبال بسیار خوبی همراه شده و هرچقدر میگذرد بهتر هم میشود، البته تصمیم بر توقف دو ساله برگزاری نمایشگاه کتاب هم بهطور قطع در این اشتیاق اثرگذار بوده است. بنابراین اگر شاهد استقبال بیشتر مردم از بخش حضوری هستیم جای تعجب ندارد.»
گفتههای معاون بازرگانی انتشارات «بهنشر» در شرایطی است که جامعه کتابخوان اگر شرایط کاری یا مشغلههای روزمره آنان اجازه بدهد علاقه بیشتری به جستوجو میان غرفهها و گشتوگذار در بین صفحات کاغذی کتابها برای خرید آثار مورد نظر خود دارند. از سوی دیگر گاهی افراد بدون در دسترس داشتن هیچ فهرستی به غرفهها مراجعه میکنند و به اتکای راهنمایی کتابفروشان هر مؤسسه دست به خرید میزنند، این امکانی است که در خرید مجازی ممکن نیست.
تحمیل هزینههای بیشتر در برگزاری همزمان
مرتضی کاردر، مدیرعامل نشر «هرمس» درباره ارزیابی خود از نخستین تجربه برگزاری همزمان نمایشگاه مجازی و فیزیکی کتاب تهران به «ایران» میگویند: «منکر ضرورت بهرهمندی از امکانات نوین ارتباطی در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران نیستم اما نکتهای که ضروری است مسئولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برای سال آینده در نظر داشته باشند این است که پوشش همزمان نمایشگاه کتاب در بخشهای حضوری و مجازی بار مالی مضاعفی را به ناشران تحمیل میکند. در شرایط فعلی ناشران ناچار به در نظر گرفتن دو گروه از نیروها هستند، گروهی برای مدیریت بخش حضوری و گروهی هم برای فروش بخش مجازی.»
این ناشر مخالف برگزاری بخش مجازی نیست، اما با تجربهای که تا به امروز از نمایشگاه سیوسوم حاصل شده تأکید دارد که بهتر است برای سالهای بعد ایندو همزمان برگزار نشوند. او ادامه میدهد: «هنوز تلقی کاملی از چگونگی برگزاری هرچه کاربردیتر نمایشگاه کتاب حاصل نشده است. از سوی دیگر مخاطبان هم امسال اندکی سردرگم شدهاند و در مراجعه به ما گلایه میکنند که چرا عناوین موجود در بخش حضوری و مجازی مؤسسات نشر در نمایشگاه حاضر مشابه نیست که این هم از نقاط ضعف همزمانی مذکور است.»
نکته دیگری که بسیاری از ناشران به آن معتقد هستند این است که در شرایط فعلی مقایسه میزان استقبال مردم از بخش فیزیکی و حضوری نمایشگاه چندان اصولی نیست چراکه متولیان برای این دو شرایط مشابهی درنظر نگرفتهاند. همانطور که در ابتدای گزارش نیز اشاره شد برای بخش مجازی تسهیلات بیشتری درنظر گرفته شده است. هرچند بخشی از مراجعهکنندگان در بخش حضوری دست به جستوجو میان عناوین عرضه شده میزنند و سپس آنها را از بخش مجازی خریداری میکنند.
جعفر علیپور از مسئولان غرفه نشر «محرابقلم» هم معتقد است که مردم استقبال قابل توجهی از بخش حضوری نمایشگاه دارند و به «ایران» میگوید: «هرچقدر هم امکانات بیشتری برای بخش مجازی در نظر گرفته شود، حضور در غرفهها و در دست گرفتن آثار چاپی و مشورت گرفتن از غرفهداران اتفاقی است که به همه سختیهای رفتوآمد به نمایشگاه میارزد، البته این برای ساکنان تهران و آنهایی است که از دیگر شهرها و استانها امکان مراجعه به نمایشگاه را دارند وگرنه برای بسیاری از علاقهمندان ساکن دیگر نقاط کشورمان امکان مراجعه حضوری فراهم نیست.»
نکتهای که علیپور به آن اشاره کرد یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت در خرید غیرحضوری از نمایشگاه کتاب است، اینکه شرایطی فراهم شده تا دوستداران یار مهربان از دورافتادهترین روستاها و حتی نقاط مرزی دست به خرید کتابهای عرضه شده در نمایشگاه کتاب تهران بزنند. هرچند همانگونه که به نقل از ناشران نیز خواندید این امکان تازهای که کرونا دسترسی به آن را سرعت بخشیده نیاز به بررسیهای بیشتر برای ارتقا در دورههای بعد دارد.
گفتنی است که سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم اردیبهشت ماه آغاز شده و تا سیویکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در دو بخش حضوری در مصلای امام خمینی(ره) و مجازی در سامانه ketab.ir ادامه دارد.

باید حضور دولت در بازار احساس شود
ظرف روزهای آینده به نقطه مطلوب در تأمین کالای اساسی میرسیم
نظارتها باید به شکل محسوس انجام شود تا حضور دولت در بازار احساس شود
گروه سیاسی/ در ادامه تلاشها و نظارت میدانی چهرههای ارشد دولت برای مدیریت بهینه بازار کالاهای اساسی در کشور، محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور روز گذشته از بازار مواد پروتئینی و میدان میوهوترهبار شهرستان اسلامشهر بازدید کرد. علاوه بر این، معاون اول رئیسجمهور در این بازدید که استاندار تهران نیز وی را همراهی میکرد، نحوه توزیع و قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را بررسی کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی، معاون اول رئیسجمهور، در این بازدید که بیش از 2ساعت بهطول انجامید، ضمن گفتوگوی صمیمانه با مردم و کسبه این بازار بهطور مستقیم از چگونگی تغییر قیمتها و فراوانی و توزیع کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بویژه لبنیات، روغن، مرغ و تخممرغ پس از اجرای طرح مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانه مطلع شد.محمد مخبر پس از شنیدن مشکلات و درد دلهای مردم و اصناف مختلف با اطمینانبخشی نسبت به توزیع و فراوانی کالاها در سطح کشور، دستورات لازم را برای حل مشکلات و درخواستهای آنان صادر کرد.
یارانهها، بیشتر از هزینه خانوار است
وی در حاشیه این بازدید در گفتوگویی با خبرنگاران با اشاره به اثرات اجرای طرح مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانهها بر زندگی مردم تأکید کرد: یارانهای که به بخش زیادی از مردم داده شده، بیشتر از هزینه خانوار است و البته دولت در تلاش است تا با فراهم کردن تمهیدات لازم هیچ هزینه اضافهای به اکثریت مردم تحمیل نشود. وی درخصوص وضعیت توزیع و فراوانی کالاهای اساسی مورد نیاز مردم اظهارکرد: برای تأمین کالاهای اساسی مردم مشکلی وجود ندارد و البته تغییر قیمتها باعث شده که تقدم و تأخر در توزیع کالاها بهوجود آید، اما ظرف روزهای آینده به نقطه مطلوب خواهیم رسید.
کالاهای اساسی به وفور در دسترس مردم خواهد بود
معاون اول رئیسجمهور ادامه داد: در حال حاضر در توزیع مرغ مشکلی نداریم و روغن نیز در سطح کشور در حال توزیع است و کالاهای مورد نیاز مردم با فوریت در دسترس ایشان خواهد بود.گفتنی است مخبر عصر جمعه گذشته نیز، پس از حضور در جلسه ستاد تنظیم بازار که با حضور و ریاست رئیسجمهور تشکیل شده بود، به شهرستان رباط کریم رفت و از مجتمع انبارهای کالاهای اساسی و سیلوی ۱۲۰ هزار تنی شهید مدرس شرکت بازرگانی دولتی ایران بازدید کرد.
تأکید بر فراوانی کالا برای رفع دغدغه مردم
ظهر روز گذشته نیز جلسه ستاد تنظیم بازار به ریاست معاون اول رئیسجمهور برگزار شد و طی آن، محمد مخبر با تأکید براینکه فراوانی کالا باید به نحوی باشد که اقلام و کالاهای اساسی به سهولت در اختیار مردم قرار گیرد، گفت: وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت، تأمین و توزیع کالا را علاوه بر فروشگاههای بزرگ زنجیرهای، در خردهفروشیها و فروشگاههای محلههای شهری با جدیت در دستور کار خود قرار دهند تا مردم دغدغهای برای تأمین نیازشان نداشته باشند.وی تشدید نظارتها و بازرسیها در سطح بازار را مورد تأکید قرار داد و اظهارکرد: نظارتها باید به شکل محسوس انجام شود تا حضور دولت در بازار احساس شود و مردم نسبت به نظارت بر بازار اطمینان پیدا کنند. معاون اول رئیسجمهور افزود: تقویت سامانه پاسخگویی۱۲۴ وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز گامی پراهمیت برای ایجاد آرامش در جامعه است تا با سرعت هر چه بیشتر به موارد گرانفروشی و تخلفات صورت گرفته در بازار رسیدگی شود. وی از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات خواست بسترهای لازم را فراهم کند تا سامانههای پاسخگو به مردم نظیر سامانه هدفمندسازی یارانهها، وزارت تعاون و تعزیرات تقویت شده و ضعفها و اشکالات موجود در اسرع وقت مرتفع شود.
اطلاعرسانی دقیق و شفاف به مردم
معاون اول رئیسجمهور افزود: لازم است تدابیری اندیشیده شود تا پاسخ به درخواست و مطالبه کسانی که متقاضی دریافت یارانه نقدی هستند در اسرع وقت انجام شود تا زمان انتظار مردم برای دریافت پاسخ تا حد امکان کاهش پیدا کند.مخبر بر لزوم استمرار اطلاعرسانی دقیق و شفاف به مردم در خصوص طرح مردمیسازی یارانهها تأکید و در ادامه از همراهی خوب مردم با دولت برای اجرای این طرح بزرگ تقدیر کرد. در این نشست، تصمیمات لازم برای فراوانی کالا در خردهفروشیها و فروشگاههای محلههای شهری در استانهای مختلف کشور اتخاذ و مقرر شد نظارت و بازرسیها برای مقابله با گرانفروشی در سطح بازار تشدید شود. در ادامه پس از ارائه گزارش درباره افزایش قیمت نامتعارف کرایههای یکی از تاکسیهای اینترنتی، مقرر شد سازمان تعزیرات این موضوع را بررسی کرده و بهطور جدی با تخلفات صورت گرفته برخورد شود.
گروه سیاسی/ در ادامه تلاشها و نظارت میدانی چهرههای ارشد دولت برای مدیریت بهینه بازار کالاهای اساسی در کشور، محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور روز گذشته از بازار مواد پروتئینی و میدان میوهوترهبار شهرستان اسلامشهر بازدید کرد. علاوه بر این، معاون اول رئیسجمهور در این بازدید که استاندار تهران نیز وی را همراهی میکرد، نحوه توزیع و قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را بررسی کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی، معاون اول رئیسجمهور، در این بازدید که بیش از 2ساعت بهطول انجامید، ضمن گفتوگوی صمیمانه با مردم و کسبه این بازار بهطور مستقیم از چگونگی تغییر قیمتها و فراوانی و توزیع کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بویژه لبنیات، روغن، مرغ و تخممرغ پس از اجرای طرح مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانه مطلع شد.محمد مخبر پس از شنیدن مشکلات و درد دلهای مردم و اصناف مختلف با اطمینانبخشی نسبت به توزیع و فراوانی کالاها در سطح کشور، دستورات لازم را برای حل مشکلات و درخواستهای آنان صادر کرد.
یارانهها، بیشتر از هزینه خانوار است
وی در حاشیه این بازدید در گفتوگویی با خبرنگاران با اشاره به اثرات اجرای طرح مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانهها بر زندگی مردم تأکید کرد: یارانهای که به بخش زیادی از مردم داده شده، بیشتر از هزینه خانوار است و البته دولت در تلاش است تا با فراهم کردن تمهیدات لازم هیچ هزینه اضافهای به اکثریت مردم تحمیل نشود. وی درخصوص وضعیت توزیع و فراوانی کالاهای اساسی مورد نیاز مردم اظهارکرد: برای تأمین کالاهای اساسی مردم مشکلی وجود ندارد و البته تغییر قیمتها باعث شده که تقدم و تأخر در توزیع کالاها بهوجود آید، اما ظرف روزهای آینده به نقطه مطلوب خواهیم رسید.
کالاهای اساسی به وفور در دسترس مردم خواهد بود
معاون اول رئیسجمهور ادامه داد: در حال حاضر در توزیع مرغ مشکلی نداریم و روغن نیز در سطح کشور در حال توزیع است و کالاهای مورد نیاز مردم با فوریت در دسترس ایشان خواهد بود.گفتنی است مخبر عصر جمعه گذشته نیز، پس از حضور در جلسه ستاد تنظیم بازار که با حضور و ریاست رئیسجمهور تشکیل شده بود، به شهرستان رباط کریم رفت و از مجتمع انبارهای کالاهای اساسی و سیلوی ۱۲۰ هزار تنی شهید مدرس شرکت بازرگانی دولتی ایران بازدید کرد.
تأکید بر فراوانی کالا برای رفع دغدغه مردم
ظهر روز گذشته نیز جلسه ستاد تنظیم بازار به ریاست معاون اول رئیسجمهور برگزار شد و طی آن، محمد مخبر با تأکید براینکه فراوانی کالا باید به نحوی باشد که اقلام و کالاهای اساسی به سهولت در اختیار مردم قرار گیرد، گفت: وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت، تأمین و توزیع کالا را علاوه بر فروشگاههای بزرگ زنجیرهای، در خردهفروشیها و فروشگاههای محلههای شهری با جدیت در دستور کار خود قرار دهند تا مردم دغدغهای برای تأمین نیازشان نداشته باشند.وی تشدید نظارتها و بازرسیها در سطح بازار را مورد تأکید قرار داد و اظهارکرد: نظارتها باید به شکل محسوس انجام شود تا حضور دولت در بازار احساس شود و مردم نسبت به نظارت بر بازار اطمینان پیدا کنند. معاون اول رئیسجمهور افزود: تقویت سامانه پاسخگویی۱۲۴ وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز گامی پراهمیت برای ایجاد آرامش در جامعه است تا با سرعت هر چه بیشتر به موارد گرانفروشی و تخلفات صورت گرفته در بازار رسیدگی شود. وی از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات خواست بسترهای لازم را فراهم کند تا سامانههای پاسخگو به مردم نظیر سامانه هدفمندسازی یارانهها، وزارت تعاون و تعزیرات تقویت شده و ضعفها و اشکالات موجود در اسرع وقت مرتفع شود.
اطلاعرسانی دقیق و شفاف به مردم
معاون اول رئیسجمهور افزود: لازم است تدابیری اندیشیده شود تا پاسخ به درخواست و مطالبه کسانی که متقاضی دریافت یارانه نقدی هستند در اسرع وقت انجام شود تا زمان انتظار مردم برای دریافت پاسخ تا حد امکان کاهش پیدا کند.مخبر بر لزوم استمرار اطلاعرسانی دقیق و شفاف به مردم در خصوص طرح مردمیسازی یارانهها تأکید و در ادامه از همراهی خوب مردم با دولت برای اجرای این طرح بزرگ تقدیر کرد. در این نشست، تصمیمات لازم برای فراوانی کالا در خردهفروشیها و فروشگاههای محلههای شهری در استانهای مختلف کشور اتخاذ و مقرر شد نظارت و بازرسیها برای مقابله با گرانفروشی در سطح بازار تشدید شود. در ادامه پس از ارائه گزارش درباره افزایش قیمت نامتعارف کرایههای یکی از تاکسیهای اینترنتی، مقرر شد سازمان تعزیرات این موضوع را بررسی کرده و بهطور جدی با تخلفات صورت گرفته برخورد شود.

قیمت خودروی خارجی در انتظار تصمیم کمیسیون ماده یک
کارشناسان می گویند در صورتی که تعرفه خودرو به حدود 30 درصد کاهش یابد،خودروی ارزان قیمت خارجی به دست مصرف کننده می رسد
گروه اقتصادی/ واردات خودروهای ارزان قیمت شدنی است؟ آیا توزیع مناسب خودروهای وارداتی اتفاق میافتد؟ آیا میتوان سامانهای برای توزیع خودرو ایجاد کرد؟ خودروی کدام کشورها به ایران وارد میشود؟
این اغلب سؤالهایی است که از روز چهارشنبه با اعلام آزادسازی واردات خودرو، در ذهن خیلی از خریداران خودروهای خارجی شکل گرفته است؛ بخصوص آنهایی که دست از خرید کشیدند و میخواهند صاحب یک خودروی وارداتی شوند.
به گفته کارشناسان صنعت خودرو، برای آنکه قیمت خودروهای وارداتی ارزان تمام شود، یک راهکار وجود دارد و آن این است که تعرفه واردات خودرو و عوارضهایی که۲۱ مجموعه از واردکنندگان خودرو دریافت میکند، کاهش پیدا کند، در غیر این صورت با تعرفههای ۸۵ درصدی واردات نمیتوان خودروی ارزان قیمت به دست مردم رساند.
دولت هنوز برای تعرفه واردات خودرو در سالجاری تصمیمگیری نکرده است لذا ضرورت دارد قبل از برگزاری نشستهای تخصصی برای جمعبندی تعرفه واردات خودرو، از واردکنندگان نظرخواهی شود تا تعرفه مناسب روی خودروهای وارداتی اعمال شود. برخی از اعضای انجمن قطعهسازان خودرو، رقم معقول و منطقی در تعرفه واردات خودرو را ۳۰ درصد و سود واردکننده را ۱۰ درصد اعلام میکنند، اما بیشتر واردکنندگان خودرو، روی عدد ۲۰ درصد اتفاق نظر دارند و میگویند با چنین تعرفهای خودرو با قیمت مناسبتری به دست مشتری میرسد، این گروه نیز اعتقاد دارند سود ۷ تا ۱۰ درصدی برای واردکننده خودرو قابل قبول است.
هیچ رقابتی بین خودروسازان ایجاد نخواهد شد
اگر مانند گذشته تعرفهها و هزینههای بالا بر واردکنندگان خودرو تحمیل شود، هیچ رقابتی بین خودروسازان ایجاد نخواهد شد و بازار خودروهای داخلی ازخودروهای وارداتی تأثیر نمیگیرد، لذا باید سعی کرد خودروهایی را وارد کشور کرد که از نظر قیمت قابل رقابت با تولیدات داخلی باشند، اگر چنین نشود، خودروهای خارجی در بازار ساز خود را کوک میکنند و خودروهای داخلی هم رویه گذشته را طی میکنند و آزادسازی واردات خودرو فقط برای گروهی از جامعه مطلوب است و گروهی که هنوز درگیر قرعهکشی هستند نمیتوانند از بازار آزاد خودرو خریداری کنند و همچنان بدون خودرو میمانند.
اعضای کمیسیون ماده یک، به بیانات رهبری توجه کنند
کمیسیون ماده یک، تعیینکننده تعرفه واردات خودرو است. در این کمیسیون نمایندگان وزارت صمت، اقتصاد، ستاد مبارزه با قاچاق کالا وارز، اتاق بازرگانی، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی، حضور دارند. این گروه بنا به شرایط و وضعیت کشور حتی به جهت درآمدهای ارزی، نسبت به تعرفه واردات تصمیمگیری میکنند، اما بعضاً خودرو با هدف حمایت از تولید ملی بیشترین تعرفه را داشته است. اما در دولت سیزدهم با توجه به گلایههای بهحق مقام معظم رهبری، ۸ فرمان رئیسجمهور مبنیبر واردات خودرو و رفع شائبه ایجاد انحصار برای خودروهای داخلی در اذهان عمومی و همچنین نقدهای وزیر صمت نسبت به صنعت خودرو، ضرورت دارد که تعرفه واردات خودرو در این دوره بسیار پایینتر دیده شود تا تمام اقشار از خودروهای باکیفیت خارجی بهرهمند شوند.
اگر اعضای کمیسیون ماده یک به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و تأکیدات رئیسجمهور و وزیر صمت توجه کنند، یقیناً تعرفه واردات خودرو برای اولین بار در این دولت کاهشی و منطقی میشود. از سویی واردکنندگان خودرو میگویند کمیسیون ماده یک ممکن است نسبت به کاهش تعرفه واردات خودرو مقاومت کنند.
شروط واردات خودرو
مهدی دادفر، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو به «ایران» گفت: اکنون واردکنندگان خودرو ملزم به رعایت استاندارد آلایندگی یورو 6، استانداردهای ایمنی 51 گانه و اسقاط متوسط 6 خودروی فرسوده به ازای هر دستگاه خودروی وارداتی هستند. این موارد برای واردکننده خودرو هزینه دارد؛ اول آنکه رعایت برخی از استانداردها که خیلی کشورها الزامی نکردند، برای ایران ضرورت ندارد این امر بشدت باعث افزایش قیمت خودرو میشود و از طرفی اسقاط خودرو هم هزینهبر است و باعث میشود بر قیمت خودروهای وارداتی بیفزاید.
اعداد نجومی
او ادامه داد: تعرفه اسمی واردات خودرو ۴۰ تا ۷۵ درصد است، اما حقوق و عوارض واقعی دولتی پرداختی توسط واردکنندگان برای هر دستگاه خودرو نزدیک به ۱۰۰ درصد است. براساس اطلاعات رسمی اعلامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، در سال ۹۵، 70 درصد درآمدهای غیرنفتی دولت از محل درآمدهای مالیاتی بوده است، درآمدهای مالیاتی دولت در سال ۹۵ نسبت به سال ۹۴ دارای رشد 28 درصدی بوده است. مبلغ ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان و نزدیک به ۲ درصد درآمدهای مالیاتی دولت فقط از محل مالیات بر واردات خودرو بوده است. مالیات بر درآمد، مالیات اشخاص حقوقی، مالیات بر نقل و انتقال خودرو، مالیات شمارهگذاری خودرو و مالیات بر ارزش افزوده در مبلغ یاد شده نیست که با احتساب سایر مالیاتهای نام برده شده، مبلغ کل به میزان ۳ هزار و ۸۷۰ میلیارد تومان و برابر با 4.5 درصد از درآمدهای مالیاتی دولت است.
کارشناسان صنعت خودرو عنوان میکنند هر اقدامی که باعث تسهیل در واردات خودرو میشود باید در مقطع زمانی فعلی انجام شود، در غیر این صورت قیمت خودرو در بازار داخلی با انفجار روبهرو خواهد شد.
یکی از واردکنندگان خودرو که خواست نامش عنوان نشود درباره واردات خودروهای ارزان قیمت، گفت: در اروپا خودرو کمتر از ۱۰ هزار دلار وجود ندارد، حال اگر ما بخواهیم خودرویی مانند فیات پاندا را وارد کنیم درب کارخانه قیمت این خودرو ۳۰۰ میلیون تومان میشود، با حداقل تعرفه ۳۰ درصدی ۱۰۰ میلیون تومان به قیمت این خودرو اضافه میشود، با احتساب هزینه لجستیک که ۲ هزار یورو (۶۰ میلیون تومان) میشود و منهای سایر هزینهها و عوارض قیمت این خودرو۴۶۰ میلیون تومان تمام میشود؛ در این میان ۱۰ درصد سود واردکننده هم باید لحاظ کرد. از همین رو ضرورت دارد که دولت نسبت به تسهیل شرایط و کاهش هزینهها اقدام کند.
بازار خودروهای وارداتی، رقابتی است
در زمینه توزیع خودروهای وارداتی پیشنهادهای مختلفی مطرح میشود، برخیها میگویند برای آنکه همه مردم از این خودروها بهرهمند شوند باید توزیع در قالب یک سامانه باشد، اما واردکنندگان خودرو و کارشناسان این حوزه اعتقاد دارند که ایجاد هرگونه سامانه فروش، رقابت را کم میکند. واردکنندگان خودرو بهدنبال منافع خود هستند از همینرو تلاش میکنند خودروهایی را وارد کنند که برای آنها افزایش فروش و پول داشته باشد، لذا در صورت ایجاد یک سامانه احتمال دارد که فضای رقابتی از بین برود و این بخش هم دچار مفسدههای اقتصادی شود.
گروه اقتصادی/ واردات خودروهای ارزان قیمت شدنی است؟ آیا توزیع مناسب خودروهای وارداتی اتفاق میافتد؟ آیا میتوان سامانهای برای توزیع خودرو ایجاد کرد؟ خودروی کدام کشورها به ایران وارد میشود؟
این اغلب سؤالهایی است که از روز چهارشنبه با اعلام آزادسازی واردات خودرو، در ذهن خیلی از خریداران خودروهای خارجی شکل گرفته است؛ بخصوص آنهایی که دست از خرید کشیدند و میخواهند صاحب یک خودروی وارداتی شوند.
به گفته کارشناسان صنعت خودرو، برای آنکه قیمت خودروهای وارداتی ارزان تمام شود، یک راهکار وجود دارد و آن این است که تعرفه واردات خودرو و عوارضهایی که۲۱ مجموعه از واردکنندگان خودرو دریافت میکند، کاهش پیدا کند، در غیر این صورت با تعرفههای ۸۵ درصدی واردات نمیتوان خودروی ارزان قیمت به دست مردم رساند.
دولت هنوز برای تعرفه واردات خودرو در سالجاری تصمیمگیری نکرده است لذا ضرورت دارد قبل از برگزاری نشستهای تخصصی برای جمعبندی تعرفه واردات خودرو، از واردکنندگان نظرخواهی شود تا تعرفه مناسب روی خودروهای وارداتی اعمال شود. برخی از اعضای انجمن قطعهسازان خودرو، رقم معقول و منطقی در تعرفه واردات خودرو را ۳۰ درصد و سود واردکننده را ۱۰ درصد اعلام میکنند، اما بیشتر واردکنندگان خودرو، روی عدد ۲۰ درصد اتفاق نظر دارند و میگویند با چنین تعرفهای خودرو با قیمت مناسبتری به دست مشتری میرسد، این گروه نیز اعتقاد دارند سود ۷ تا ۱۰ درصدی برای واردکننده خودرو قابل قبول است.
هیچ رقابتی بین خودروسازان ایجاد نخواهد شد
اگر مانند گذشته تعرفهها و هزینههای بالا بر واردکنندگان خودرو تحمیل شود، هیچ رقابتی بین خودروسازان ایجاد نخواهد شد و بازار خودروهای داخلی ازخودروهای وارداتی تأثیر نمیگیرد، لذا باید سعی کرد خودروهایی را وارد کشور کرد که از نظر قیمت قابل رقابت با تولیدات داخلی باشند، اگر چنین نشود، خودروهای خارجی در بازار ساز خود را کوک میکنند و خودروهای داخلی هم رویه گذشته را طی میکنند و آزادسازی واردات خودرو فقط برای گروهی از جامعه مطلوب است و گروهی که هنوز درگیر قرعهکشی هستند نمیتوانند از بازار آزاد خودرو خریداری کنند و همچنان بدون خودرو میمانند.
اعضای کمیسیون ماده یک، به بیانات رهبری توجه کنند
کمیسیون ماده یک، تعیینکننده تعرفه واردات خودرو است. در این کمیسیون نمایندگان وزارت صمت، اقتصاد، ستاد مبارزه با قاچاق کالا وارز، اتاق بازرگانی، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی، حضور دارند. این گروه بنا به شرایط و وضعیت کشور حتی به جهت درآمدهای ارزی، نسبت به تعرفه واردات تصمیمگیری میکنند، اما بعضاً خودرو با هدف حمایت از تولید ملی بیشترین تعرفه را داشته است. اما در دولت سیزدهم با توجه به گلایههای بهحق مقام معظم رهبری، ۸ فرمان رئیسجمهور مبنیبر واردات خودرو و رفع شائبه ایجاد انحصار برای خودروهای داخلی در اذهان عمومی و همچنین نقدهای وزیر صمت نسبت به صنعت خودرو، ضرورت دارد که تعرفه واردات خودرو در این دوره بسیار پایینتر دیده شود تا تمام اقشار از خودروهای باکیفیت خارجی بهرهمند شوند.
اگر اعضای کمیسیون ماده یک به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و تأکیدات رئیسجمهور و وزیر صمت توجه کنند، یقیناً تعرفه واردات خودرو برای اولین بار در این دولت کاهشی و منطقی میشود. از سویی واردکنندگان خودرو میگویند کمیسیون ماده یک ممکن است نسبت به کاهش تعرفه واردات خودرو مقاومت کنند.
شروط واردات خودرو
مهدی دادفر، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو به «ایران» گفت: اکنون واردکنندگان خودرو ملزم به رعایت استاندارد آلایندگی یورو 6، استانداردهای ایمنی 51 گانه و اسقاط متوسط 6 خودروی فرسوده به ازای هر دستگاه خودروی وارداتی هستند. این موارد برای واردکننده خودرو هزینه دارد؛ اول آنکه رعایت برخی از استانداردها که خیلی کشورها الزامی نکردند، برای ایران ضرورت ندارد این امر بشدت باعث افزایش قیمت خودرو میشود و از طرفی اسقاط خودرو هم هزینهبر است و باعث میشود بر قیمت خودروهای وارداتی بیفزاید.
اعداد نجومی
او ادامه داد: تعرفه اسمی واردات خودرو ۴۰ تا ۷۵ درصد است، اما حقوق و عوارض واقعی دولتی پرداختی توسط واردکنندگان برای هر دستگاه خودرو نزدیک به ۱۰۰ درصد است. براساس اطلاعات رسمی اعلامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، در سال ۹۵، 70 درصد درآمدهای غیرنفتی دولت از محل درآمدهای مالیاتی بوده است، درآمدهای مالیاتی دولت در سال ۹۵ نسبت به سال ۹۴ دارای رشد 28 درصدی بوده است. مبلغ ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان و نزدیک به ۲ درصد درآمدهای مالیاتی دولت فقط از محل مالیات بر واردات خودرو بوده است. مالیات بر درآمد، مالیات اشخاص حقوقی، مالیات بر نقل و انتقال خودرو، مالیات شمارهگذاری خودرو و مالیات بر ارزش افزوده در مبلغ یاد شده نیست که با احتساب سایر مالیاتهای نام برده شده، مبلغ کل به میزان ۳ هزار و ۸۷۰ میلیارد تومان و برابر با 4.5 درصد از درآمدهای مالیاتی دولت است.
کارشناسان صنعت خودرو عنوان میکنند هر اقدامی که باعث تسهیل در واردات خودرو میشود باید در مقطع زمانی فعلی انجام شود، در غیر این صورت قیمت خودرو در بازار داخلی با انفجار روبهرو خواهد شد.
یکی از واردکنندگان خودرو که خواست نامش عنوان نشود درباره واردات خودروهای ارزان قیمت، گفت: در اروپا خودرو کمتر از ۱۰ هزار دلار وجود ندارد، حال اگر ما بخواهیم خودرویی مانند فیات پاندا را وارد کنیم درب کارخانه قیمت این خودرو ۳۰۰ میلیون تومان میشود، با حداقل تعرفه ۳۰ درصدی ۱۰۰ میلیون تومان به قیمت این خودرو اضافه میشود، با احتساب هزینه لجستیک که ۲ هزار یورو (۶۰ میلیون تومان) میشود و منهای سایر هزینهها و عوارض قیمت این خودرو۴۶۰ میلیون تومان تمام میشود؛ در این میان ۱۰ درصد سود واردکننده هم باید لحاظ کرد. از همین رو ضرورت دارد که دولت نسبت به تسهیل شرایط و کاهش هزینهها اقدام کند.
بازار خودروهای وارداتی، رقابتی است
در زمینه توزیع خودروهای وارداتی پیشنهادهای مختلفی مطرح میشود، برخیها میگویند برای آنکه همه مردم از این خودروها بهرهمند شوند باید توزیع در قالب یک سامانه باشد، اما واردکنندگان خودرو و کارشناسان این حوزه اعتقاد دارند که ایجاد هرگونه سامانه فروش، رقابت را کم میکند. واردکنندگان خودرو بهدنبال منافع خود هستند از همینرو تلاش میکنند خودروهایی را وارد کنند که برای آنها افزایش فروش و پول داشته باشد، لذا در صورت ایجاد یک سامانه احتمال دارد که فضای رقابتی از بین برود و این بخش هم دچار مفسدههای اقتصادی شود.

رنگ نارنجی کرونا پرکشید
گروه اجتماعی/ شمار مبتلایان به کووید۱۹ در جهان تاکنون به ۵۲۰میلیون و ۴۰۶هزار و ۱۰۰نفر رسیده است. مرگ شش میلیون و ۲۸۶هزار و ۷۳۴نفر بر اثر این بیماری تأیید شده و ۴۷۴میلیون و ۹۷۱هزار و ۸۵۸نفر از مبتلایان نیز بهبود یافتهاند. از ظهر روز 23اردیبهشت تا ظهر ۲۴اردیبهشتماه ۱۴۰۱ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی در کشورمان ۲۵۵بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ شناسایی و ۵۵نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۷میلیون و ۲۲۷هزار و ۶۸۳نفر رسید. متأسفانه در طول این بازه زمانی، ۷بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۴۱هزار و ۲۱۶نفر رسید. خوشبختانه تاکنون ۷میلیون و ۱۸هزار و ۸۶۸نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.۷۵۱نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۵۱میلیون و ۷۳۳هزار و ۱۹۱آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است.
همچنین تاکنون ۶۴میلیون و ۴۳۲هزار و ۲۷۲نفر دوز اول، ۵۷میلیون و ۷۰۰هزار و ۳۶۰نفر دوز دوم و ۲۷میلیون و ۳۰۵هزار و ۸۳۸نفر نیز دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند. به این ترتیب مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۴۹میلیون و ۴۳۸هزار و ۴۷۰دوز رسید. همچنین در شبانهروز گذشته ۳۱هزار و ۹۰۹دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طبق آخرین نقشه رنگبندی کشور، تعداد شهرهای قرمز و نارنجی کرونایی به صفر رسید. این در حالی است که هفته گذشته 4شهر در وضعیت نارنجی بودند. در عین حال تعداد شهرهای با وضعیت زرد از ۳۱۹ به ۲۵۹ شهر رسید و تعداد شهرهای با وضعیت آبی از ۱۲۵ به ۱۸۹ افزایش یافت.
در هفته ۱۱۶ همهگیری کووید۱۹ در ایران، مرگومیر ناشی از این بیماری در پنج استان کشور صفر بوده است و در دیگر استانها نیز کاهش بیماران بستری گزارش شده است. در استان تهران در هفته اخیر، تعداد موارد سرپایی مثبت شناسایی شده ۸۲نفر، تعداد موارد بستری جدید ۹۵نفر و تعداد موارد فوتی جدید ۱۲نفر بوده است. همچنین در استان تهران در هفته اخیر موارد بستری و فوت کاهش یافته است. بروز موارد بستری و میزان مرگومیر استان در حد متوسط کشور بوده است.
بررسی هفتگی وضعیت موجود کرونا در کشور در هفته چهارم اردیبهشتماه مصادف با هفته ۱۱۶ همهگیری کرونا در کشور، نشان میدهد در پنج استان زنجان، سمنان، فارس، کردستان و گلستان مرگومیر ناشی از کرونا صفر بوده است.
همچنین تاکنون ۶۴میلیون و ۴۳۲هزار و ۲۷۲نفر دوز اول، ۵۷میلیون و ۷۰۰هزار و ۳۶۰نفر دوز دوم و ۲۷میلیون و ۳۰۵هزار و ۸۳۸نفر نیز دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند. به این ترتیب مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۴۹میلیون و ۴۳۸هزار و ۴۷۰دوز رسید. همچنین در شبانهروز گذشته ۳۱هزار و ۹۰۹دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طبق آخرین نقشه رنگبندی کشور، تعداد شهرهای قرمز و نارنجی کرونایی به صفر رسید. این در حالی است که هفته گذشته 4شهر در وضعیت نارنجی بودند. در عین حال تعداد شهرهای با وضعیت زرد از ۳۱۹ به ۲۵۹ شهر رسید و تعداد شهرهای با وضعیت آبی از ۱۲۵ به ۱۸۹ افزایش یافت.
در هفته ۱۱۶ همهگیری کووید۱۹ در ایران، مرگومیر ناشی از این بیماری در پنج استان کشور صفر بوده است و در دیگر استانها نیز کاهش بیماران بستری گزارش شده است. در استان تهران در هفته اخیر، تعداد موارد سرپایی مثبت شناسایی شده ۸۲نفر، تعداد موارد بستری جدید ۹۵نفر و تعداد موارد فوتی جدید ۱۲نفر بوده است. همچنین در استان تهران در هفته اخیر موارد بستری و فوت کاهش یافته است. بروز موارد بستری و میزان مرگومیر استان در حد متوسط کشور بوده است.
بررسی هفتگی وضعیت موجود کرونا در کشور در هفته چهارم اردیبهشتماه مصادف با هفته ۱۱۶ همهگیری کرونا در کشور، نشان میدهد در پنج استان زنجان، سمنان، فارس، کردستان و گلستان مرگومیر ناشی از کرونا صفر بوده است.

لبنان در پیچ تاریخی انتخاب
موفقیت حزبالله در انتخابات پارلمانی امروز دور از دسترس نیست
بنفشه غلامی/ لبنان، کشور قبایل، احزاب و گروههای مختلف، امروز یکی از مهمترین رأیگیریهای انتخاباتی خود را برای تعیین نمایندگان جدید پارلمانی و به تبع آن دولت جدید این کشور آغاز میکند. این انتخابات در شرایطی برگزار میشود که اقتصاد بزرگترین دغدغه مردم این کشور است. اقتصادی که بحران آن در دو سال اخیر کمربندهای مردم این کشور را روز به روز محکمتر از قبل کرده و علاوه برآن آنها را با مشکلات فراوانی مثل کمبود سوخت و... روبهرو کرده است. درد مردم در این انتخابات مشخص است. اما راهکارهای رفع آن در دست احزابی است که بعضاً با هم دچار اختلاف نظرهایی هستند. کلیدیترین احزاب این انتخابات 9 حزب و جریان هستند که هر چند قالب ظاهری آنها سه جریان شیعی، سنی و مسیحی است اما میتوان آنها را در قالب دو طیف حامی و رقیب حزبالله قرار داد.
احزاب شیعی
حزبالله لبنان را که قدرتمندترین جناح لبنان است میتوان مدعیترین و پرشانسترین جریان انتخابات امروز دانست. به گزارش «رویترز»، این جنبش در کنار فعالیتهای سیاسی، دارای فعالیتهای نظامی گسترده هم هست و آنچه سال 2006 جنوب لبنان را از تجاوزگری اسرائیل نجات داد، همین بازوی نظامی حزبالله بود. قدرت سیاسی حزبالله بهطور مشخص از سال 2018 که همراه با متحدانش دارای اکثریت پارلمانی شد، افزایش چشمگیری یافته است. جنبش امل نیز که همچون حزبالله یک جریان شیعی است، دارای محبوبیت بسیاری است. نبیه بری، رهبر این حزب که رئیس پارلمان لبنان هم هست، از قدرتمندترین چهرههای لبنان از زمان جنگهای داخلی این کشور در فاصله سالهای 1975 تا 1990 است. حزبالله و امل، با توجه به دیدگاههای مشترکی که دارند، تقریباً تمامی آرای شیعیان را جذب خود کردهاند. موفقیت این دو حزب که دارای روابط خارجی خوبی با ایران هستند، میتواند ترسناکترین نتیجه این انتخابات برای تلآویو باشد.
احزاب اهل سنت
برجستهترین حزب سنی لبنان، حزب المستقبل است که توسط «رفیق حریری» بنیان نهاده شد و پس از او «سعد حریری» ریاست حزب را در دست گرفت که بعد از استعفایی که داشت، دیگر علاقهای به نخستوزیری ندارد و برادرش «بهاء حریری» تمایل خود را به این پست نشان داده است. «نجیب میقاتی»، نخستوزیر کنونی لبنان نیز که از سرمایهگذاران و میلیاردرهای جناح سنی است، بنا ندارد دیگر بار نامزد احراز پست نخستوزیری شود. این در حالی است که برخی از اعضای حزب المستقبل از آن خارج شدهاند تا بتوانند بر این کرسی بنشینند. با این حال حزبالله بین احزاب سنی نیز طرفدارانی دارد که میتوانند بیش از آنکه از سنیها حمایت کنند، طرف حزبالله را در جریان انتخابات و ائتلافهای پس از آن بگیرند. یکی از این احزاب جنبش «احباش» است که روابط تاریخی با دمشق دارد.
احزاب مسیحی
در بین احزاب مسیحی نیز حزب جریان آزاد ملی که «میشل عون»، رئیس جمهوری لبنان برآمده از آن است و رهبری آن را داشته، پرنفوذترین حزب است. این حزب نیز متحد حزبالله لبنان محسوب میشود. «جبران باسیل» رهبر کنونی این حزب است. با این حال برخی معتقدند ممکن است این حزب به دلیل نقشی که در دولت قبل و بروز بحران اقتصادی داشته، نتواند آرای لازم را کسب کند. حزب نیروهای لبنانی به رهبری «سمیر جعجع» نیز از دیگر احزاب مسیحی پرنفوذ است. این حزب در نقطه مقابل حزبالله است. این موضع را حزب سوسیالیست مترقی به رهبری «ولید جنبلاط» نیز دارد. برعکس این دو حزب، حزب المرده است که «سلیمان فرنجیه»، از مسیحیان مارونی آن را رهبری میکند. این حزب نیز حامی حزبالله است. حزب کتائب به رهبری «سامی جمیل» که او نیز مسیحی مارونی است، موضعی مشابه کتائب دارد. با توجه به اختلاف نظرهای گستردهای که بین احزاب مسیحی وجود دارد، انتظار میرود این احزاب امروز رقابت سختی با یکدیگر داشته باشند. بویژه که در دوره تبلیغات انتخاباتی نیز شاهد حملات بیامان «سمیر جعجع» که خواهان به دست گرفتن فراکسیون بزرگ پارلمانی مارونیها است، به «میشل عون» و «جبران باسیل» بودهایم. این در حالی است که حزب کتائب نیز قصد دارد از این اختلافات استفاده کرده و خود را به عنوان حزبی که میتواند عامل نجات مسیحیان مارونی باشد، مطرح کند.
موقعیت برتر حزبالله
نگاهی به احزاب لبنانی و تفکرات آنها نشان میدهد، این احزاب و جریانها در واقع به دو جریان حامیان حزبالله و مخالفان آن تقسیم شدهاند. اما همان طور که «ابراهیم الجوهری» تحلیلگر سیاسی لبنان که زمانی مشاور «سعد حریری» در زمان نخستوزیریاش بوده است نیز در مصاحبهای گفته است، حزبالله همین الان نیز چه بهطور مستقیم و چه بهواسطه متحدان خود، دو سوم پارلمان لبنان را در اختیار دارد. بنابراین پیروزی و موفقیت این حزب چندان دور از دسترس نیست. این برای حزبالله دستاوردی بسیار بزرگ خواهد بود. زیرا با وجود همه هجمهای که تلآویو و واشنگتن علیه آن به راه انداختند و در یکسال اخیر تلاش خود را بر تروریستی اعلام کردنش قرار دادند، حزبالله توانسته جایگاه منحصر به فردی در جامعه لبنان برای خود ایجاد کند و چه بهلحاظ نظامی و چه بهلحاظ سیاسی صاحب قدرتی بسیار در لبنان شود. برخی کارشناسان قدرت سلاح مقاومت را حتی بیش از قدرت ارتش لبنان توصیف کردهاند. این در حالی است که حزب الله با فعالیتهای عمرانی مختلف، رضایت مردم را نیز با ساخت بیمارستانها و مدارس جلب کرده است. همین موقعیت برتر حزبالله باعث میشود، این انتخابات یکی از مهمترین انتخاباتی که تاکنون در لبنان برگزار شده است، تلقی شود. زیرا موفقیت حزبالله به معنای پیروزی یکی از قطبهای مقاومت در خاورمیانه و به تبع آن آغاز دردسری عظیم برای تل آویو است.
با این حال تردیدی نیست که چه حزبالله و چه هر حزب دیگری در انتخابات امروز پیروز شود، راه دشواری را در پیش خواهد داشت. این چیزی است که مردم لبنان نیز میدانند. یکی از آنها «مارک الخوری» 27 ساله است که به «العربیه» گفته است: «امیدوار نیستم اوضاع در کوتاهمدت تغییر کند. زیرا همه میدانند که اصلاح قانون اساسی، زمان زیادی میبرد، همانطور که تغییر فرهنگ و ذهنیت کشور نیازمند زمان است. اما تنها کاری که اکنون از دست مردم بر میآید، رأی دادن است.»
بنفشه غلامی/ لبنان، کشور قبایل، احزاب و گروههای مختلف، امروز یکی از مهمترین رأیگیریهای انتخاباتی خود را برای تعیین نمایندگان جدید پارلمانی و به تبع آن دولت جدید این کشور آغاز میکند. این انتخابات در شرایطی برگزار میشود که اقتصاد بزرگترین دغدغه مردم این کشور است. اقتصادی که بحران آن در دو سال اخیر کمربندهای مردم این کشور را روز به روز محکمتر از قبل کرده و علاوه برآن آنها را با مشکلات فراوانی مثل کمبود سوخت و... روبهرو کرده است. درد مردم در این انتخابات مشخص است. اما راهکارهای رفع آن در دست احزابی است که بعضاً با هم دچار اختلاف نظرهایی هستند. کلیدیترین احزاب این انتخابات 9 حزب و جریان هستند که هر چند قالب ظاهری آنها سه جریان شیعی، سنی و مسیحی است اما میتوان آنها را در قالب دو طیف حامی و رقیب حزبالله قرار داد.
احزاب شیعی
حزبالله لبنان را که قدرتمندترین جناح لبنان است میتوان مدعیترین و پرشانسترین جریان انتخابات امروز دانست. به گزارش «رویترز»، این جنبش در کنار فعالیتهای سیاسی، دارای فعالیتهای نظامی گسترده هم هست و آنچه سال 2006 جنوب لبنان را از تجاوزگری اسرائیل نجات داد، همین بازوی نظامی حزبالله بود. قدرت سیاسی حزبالله بهطور مشخص از سال 2018 که همراه با متحدانش دارای اکثریت پارلمانی شد، افزایش چشمگیری یافته است. جنبش امل نیز که همچون حزبالله یک جریان شیعی است، دارای محبوبیت بسیاری است. نبیه بری، رهبر این حزب که رئیس پارلمان لبنان هم هست، از قدرتمندترین چهرههای لبنان از زمان جنگهای داخلی این کشور در فاصله سالهای 1975 تا 1990 است. حزبالله و امل، با توجه به دیدگاههای مشترکی که دارند، تقریباً تمامی آرای شیعیان را جذب خود کردهاند. موفقیت این دو حزب که دارای روابط خارجی خوبی با ایران هستند، میتواند ترسناکترین نتیجه این انتخابات برای تلآویو باشد.
احزاب اهل سنت
برجستهترین حزب سنی لبنان، حزب المستقبل است که توسط «رفیق حریری» بنیان نهاده شد و پس از او «سعد حریری» ریاست حزب را در دست گرفت که بعد از استعفایی که داشت، دیگر علاقهای به نخستوزیری ندارد و برادرش «بهاء حریری» تمایل خود را به این پست نشان داده است. «نجیب میقاتی»، نخستوزیر کنونی لبنان نیز که از سرمایهگذاران و میلیاردرهای جناح سنی است، بنا ندارد دیگر بار نامزد احراز پست نخستوزیری شود. این در حالی است که برخی از اعضای حزب المستقبل از آن خارج شدهاند تا بتوانند بر این کرسی بنشینند. با این حال حزبالله بین احزاب سنی نیز طرفدارانی دارد که میتوانند بیش از آنکه از سنیها حمایت کنند، طرف حزبالله را در جریان انتخابات و ائتلافهای پس از آن بگیرند. یکی از این احزاب جنبش «احباش» است که روابط تاریخی با دمشق دارد.
احزاب مسیحی
در بین احزاب مسیحی نیز حزب جریان آزاد ملی که «میشل عون»، رئیس جمهوری لبنان برآمده از آن است و رهبری آن را داشته، پرنفوذترین حزب است. این حزب نیز متحد حزبالله لبنان محسوب میشود. «جبران باسیل» رهبر کنونی این حزب است. با این حال برخی معتقدند ممکن است این حزب به دلیل نقشی که در دولت قبل و بروز بحران اقتصادی داشته، نتواند آرای لازم را کسب کند. حزب نیروهای لبنانی به رهبری «سمیر جعجع» نیز از دیگر احزاب مسیحی پرنفوذ است. این حزب در نقطه مقابل حزبالله است. این موضع را حزب سوسیالیست مترقی به رهبری «ولید جنبلاط» نیز دارد. برعکس این دو حزب، حزب المرده است که «سلیمان فرنجیه»، از مسیحیان مارونی آن را رهبری میکند. این حزب نیز حامی حزبالله است. حزب کتائب به رهبری «سامی جمیل» که او نیز مسیحی مارونی است، موضعی مشابه کتائب دارد. با توجه به اختلاف نظرهای گستردهای که بین احزاب مسیحی وجود دارد، انتظار میرود این احزاب امروز رقابت سختی با یکدیگر داشته باشند. بویژه که در دوره تبلیغات انتخاباتی نیز شاهد حملات بیامان «سمیر جعجع» که خواهان به دست گرفتن فراکسیون بزرگ پارلمانی مارونیها است، به «میشل عون» و «جبران باسیل» بودهایم. این در حالی است که حزب کتائب نیز قصد دارد از این اختلافات استفاده کرده و خود را به عنوان حزبی که میتواند عامل نجات مسیحیان مارونی باشد، مطرح کند.
موقعیت برتر حزبالله
نگاهی به احزاب لبنانی و تفکرات آنها نشان میدهد، این احزاب و جریانها در واقع به دو جریان حامیان حزبالله و مخالفان آن تقسیم شدهاند. اما همان طور که «ابراهیم الجوهری» تحلیلگر سیاسی لبنان که زمانی مشاور «سعد حریری» در زمان نخستوزیریاش بوده است نیز در مصاحبهای گفته است، حزبالله همین الان نیز چه بهطور مستقیم و چه بهواسطه متحدان خود، دو سوم پارلمان لبنان را در اختیار دارد. بنابراین پیروزی و موفقیت این حزب چندان دور از دسترس نیست. این برای حزبالله دستاوردی بسیار بزرگ خواهد بود. زیرا با وجود همه هجمهای که تلآویو و واشنگتن علیه آن به راه انداختند و در یکسال اخیر تلاش خود را بر تروریستی اعلام کردنش قرار دادند، حزبالله توانسته جایگاه منحصر به فردی در جامعه لبنان برای خود ایجاد کند و چه بهلحاظ نظامی و چه بهلحاظ سیاسی صاحب قدرتی بسیار در لبنان شود. برخی کارشناسان قدرت سلاح مقاومت را حتی بیش از قدرت ارتش لبنان توصیف کردهاند. این در حالی است که حزب الله با فعالیتهای عمرانی مختلف، رضایت مردم را نیز با ساخت بیمارستانها و مدارس جلب کرده است. همین موقعیت برتر حزبالله باعث میشود، این انتخابات یکی از مهمترین انتخاباتی که تاکنون در لبنان برگزار شده است، تلقی شود. زیرا موفقیت حزبالله به معنای پیروزی یکی از قطبهای مقاومت در خاورمیانه و به تبع آن آغاز دردسری عظیم برای تل آویو است.
با این حال تردیدی نیست که چه حزبالله و چه هر حزب دیگری در انتخابات امروز پیروز شود، راه دشواری را در پیش خواهد داشت. این چیزی است که مردم لبنان نیز میدانند. یکی از آنها «مارک الخوری» 27 ساله است که به «العربیه» گفته است: «امیدوار نیستم اوضاع در کوتاهمدت تغییر کند. زیرا همه میدانند که اصلاح قانون اساسی، زمان زیادی میبرد، همانطور که تغییر فرهنگ و ذهنیت کشور نیازمند زمان است. اما تنها کاری که اکنون از دست مردم بر میآید، رأی دادن است.»

شومنهایی در کسوت معلم
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
کرونا فرصتی بود تا آموزش مجازی در کشور جای بیشتری باز کند، با این همه آسیبهای آن هر روز بیشتر خود را عیان میکند. از جمله این آسیبها عدم نظارت جدی بر تولید محتواهای آموزشی است که در بخشهای آموزشی ویاودیها، سیدیهای آموزشی، پلتفرمهای آموزشی و حتی فیلمهای آموزشی برخی مدارس غیردولتی تهیه میشود. اگر نظارتی بر آن نباشد ماجرای تلخ رشد کتابهای بیکیفیت کمک آموزشی تکرار میشود و چه بسا آسیبرسانتر هم باشد، چرا که این آموزشها براحتی در فضاهای مجازی در دسترس است. در برخی از این فیلمها شاهد ابداع روشهای جدید آموزشی هستیم که با آموزش رسمی در مدارس تفاوت دارد و اساساً مشخص نیست این شیوههای آموزشی خللی در آموزش رسمی ایجاد میکند و حتی مورد تأیید از نظر استانداردهای آموزشی هست یا نه. از سوی دیگر در برخی از این فیلمها مشاهده شده که محتواها با مثالهایی برای تبیین مطالب تهیه شده که گاه دارای مضامین غیراخلاقی است. سؤال این است که در این گستره نظارت بر محتواهای آموزشهای مجازی که به طرق مختلف به دست دانش آموزان میرسد با کیست. این روزها برخی ویاودیها که مجوز فعالیت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت میکنند و مجوز آنها برای پخش فیلمها و سریالهاست، به سمت گنجاندن بخش آموزش در کنار پخش فیلم و سریالهای خود رفتهاند. از سوی دیگر بجز فیلمهای آموزشی که توسط مؤسسات کمک آموزشی منتشر میشود، مدارس غیردولتی هم مجاز به تولید محتواهای تصویری هستند و باز در کنار همه اینها بسیاری در فضاهایی مانند اینستاگرام نیز برای تبلیغ کلاسهای خصوصی خود فیلمهای آموزشی را در دسترس قرار میدهند. گویی حالا این فضا یک گستره بیحساب و کتابی دارد که نمیتوان یک متولی مشخصی در حوزه آموزش را برای آن در نظر گرفت که بر استانداردهای تدریس، محتوا و قالب ارائه شده مهر تأیید بزند و خانوادهها سرگردان میان این انتخابها و بدون آگاهی بخشی کافی در معرض همه آنها قرار دارند.درباره نظارت و نحوه فعالیت بخش خصوصی در زمینه تولید محتوای آموزش مجازی از سوی آموزش و پرورش این یک قانون است که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به عنوان مسئول ساماندهی منابع الکترونیکی، تصویری و مکتوب باید حتماً در جریان هر تولید محتوایی باشد و اگر قرار است هر بخش رسمی در کشور تولیداتی آموزشی در هر قالبی داشته باشد، باید مهر استاندارد را از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دریافت کند.در سازمان پژوهش، بخش استانداردسازی وجود دارد و مصوب شورای عالی آموزش و پرورش است که صنایع آموزشی باید توسط کارشناسان مهر استاندارد دریافت کند. اما سؤال این است که بخش نظارتی بر محتواهایی که چنین مهری ندارند با کجاست؟ آیا ارتباط میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بخشی از مجوزها را میدهد، سازمان مدارس غیردولتی که بخش دیگری از مجوزها را میدهد، شورای عالی فضای مجازی که نظارت بر این فضاها را به عهده دارد، صدا و سیما که بخشی از این محتواها را تبلیغ میکند و… با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کامل برقرار است؟
مخاطب ۱۴ میلیونی برای بخش خصوصی قابل چشمپوشی نیست. پیش از این سالهاست شاهد تبلیغات بدون نظارت و تولیدات بیکیفیت و قارچ گونه در حوزه کتابهای کمک آموزشی و کنکوری هستیم. تجربه نیز نشان داده است خانوادهها تحت تأثیر تبلیغات هستند و تمام تلاش خود را میکنند تا فرزندانشان از عرصه آموزشهای جانبی عقب نمانند. اگر تا قبل از کرونا این بازار سه سال آخر دبیرستان را دربر میگرفت به مدد کرونا این فضا به کل ۱۲ سال تحصیلی تسری پیدا کرده و در غیاب مدارس و آموزش حضوری تب و تاب گرفتن این بازار و نیازمند کردن خانوادهها به چنین آموزشهایی تبدیل به یک انتفاع اقتصادی شد. در این میان رسالت تولید محتوا در مرتبه دوم قرار گرفت و انتفاع مالی در رتبه اول ایستاد. نگاه تجاری به ابزار فرهنگی شدت گرفت و نظارتها به حداقل رسید.
معلمان فضای مجازی که بیشتر شومن هستند
هامون سبطی مدیر کارگروه دیدهبان شفافیت در واکنش به نظارت بر این موضوع گفت: ورود مؤسسات صوتی و تصویری به آموزش در کل اشتباه بوده، زیرا نه بازده مالی خوبی برای آنها دارد و نه کمکی به آموزش کشور میکند. بحث آموزش تخصصی بوده و بیزینس پیچیدهای دارد. صِرف اینکه یک برند به خاطر ارتباطات و امکاناتی که دارد همچنان که در بحث سینمای خانگی، طنز و سرگرمی موفق بوده، نمیتواند در آموزش هم موفق باشد. همین طور که در این چند سال اخیر شاهد بودیم آنها خیلی موفق نبودهاند. ای کاش سرمایهای در این حوزه خرج نمیشد. آنها در مسیری قرار گرفتند که پیچیدگیاش بیش از آن چیزی است که فکر میکردند.
وی اضافه کرد: در مورد محتواهای آموزشی که در فضای مجازی به شکل آنلاین، آفلاین و ویاودی منتشر میشود با یک فاجعه فرهنگی روبهرو هستیم که بخشی از آن به آموزشی اختصاص دارد که از صدا و سیما آغاز شد. همچنین فقدان نظارت مرکز مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی روی این موضوع تأثیر داشته است.
سبطی گفت: متأسفانه در صدا و سیما افرادی حضور پیدا کردند که صلاحیت علمی کافی را نداشتند و برای اینکه محصولات خودشان را به فروش برسانند به جعل عناوین علمی و دادن اطلاعات دروغین نسبت به محصولاتشان روی آوردند.
مدیرکارگروه دیدهبان شفافیت گفت: از آنجا که در همان سالهای ابتدا کار، با این افراد برخورد نشد از وجهه ملی صدا و سیما بشدت سوء استفاده و آرام آرام خودشان را به عنوان ارکان آموزشی کشور به دانش آموزان مناطق محروم معرفی کردند و ضربه بزرگی به آنها و اعتماد مردم زدند. سپس اینها کم کم دست به حرکات و رفتارهایی زدند که مشکلات آموزشی را با مشکل فرهنگی مواجه کردند.وی ادامه داد: از این افراد حرکاتی دیده میشود که در شأن شومنهای برنامههای طنز خارج از ایران هم نیست. حرکاتی که در هر کشور با هر فرهنگی مقبول نبوده اما آنها این نوع حرکات را در روز روشن اجرا کرده و حتی از هم تقلید میکنند. حرکات و رفتار آنها در رسانههای فارسی زبان آن سوی آب هم گزارش شده و آنها نیز این رفتارها را مستمسک تمسخر کل سیستم آموزش کشور ایران کردهاند.
سبطی افزود: این افراد هرزآموز هستند و چون کشور نسبت به امر آموزش حساس نیست، آنا توانستهاند براحتی فعالیت داشته باشند. خوشبختانه با پیگیری دیدهبان شفافیت توانستیم اعتراضمان را از راههای مختلف به نهاد رئیس جمهوری، نهاد بیت رهبری، صدا و سیما و نمایندگان مجلس و رسانهها اعلام کنیم.مدیرکارگروه دیدهبان شفافیت بیان کرد: برخی فکر میکنند هرچه لودگی در آموزش بیشتر باشد و به جای آموزش مفاهیم عمیق فرهنگی از جملات بیمعنی استفاده کنند پس رغبت دانشآموزان هم به آنها بیشتر میشود و البته رغبت بیشتر شده است. عدم نظارت در این 10 سال موجب شده است که ذائقه برخی خانوادهها و دانش آموزان عوض شده و باورشان شود که دلقکهای آموزشی مؤثر هستند. آموزش تبدیل به یک سیرک شده است.وی درباره اینکه چرا نظارت دقیقی بر این نوع فیلمها نمیشود، گفت: قانون در این زمینه خلأ دارد و نظارت اینها روی کاغذ شاید بیشتر با سازمان مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی باشد. اما آنها میگویند که ما امکانات لازم و ضمانت اجرایی لازم برای نظارت بر خیل عظیمی از افراد که با داشتن یک صفحه اینستاگرام یا سایت که خودشان را استاد خطاب میکنند، نداریم.
سبطی گفت: این خلأ قانونی موجب شده چنین ضربهای به فرهنگ و آموزش کشور و مردم زده شود، اسمی با عنوان مافیای کنکور روی آنها گذاشتند که اصلاً گویا نیست. قرار بر این بود که با تصویب قوانینی جلوی عوارض و مشکلات آموزشی گرفته شود که گویا شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه قبول مسئولیت کرد اما متأسفانه آن بخش و بندی که به نظارت بر صدا و سیما و فضاهای آموزشی مربوط میشود تا مقابل جولان افراد سودجو را بگیرد مغفول مانده است.
وی خاطرنشان کرد: همه اینها باعث شد در نهایت مجلس طرح دوفوریتی را وارد دستور کار کند و دقیقاً همین موضوع را هدف قرار دهد. بر اساس این طرح دوفوریتی، یک ماده به مادههای قانون سنجش و پذیرش دانشجو افزوده شده که دولت را مکلف میکند بر فعالیت فعالان آموزشی در فضای مجازی و رسانهها چه در حوزه مشاوره و آموزش از ابتدایی تا پیش از ورود به دانشگاه نظارت کند و افرادی را که صلاحیت ندارند از این حوزه خارج و اگر خطایی مرتکب شدهاند به مراجع قانونی معرفی کند. این اقدام مهمی است که ظرف این یکی دو ماه در مجلس به تصویب خواهد رسید.
تیمهای نظارتی آموزش و پرورش فعال است
سعید صالح، مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی در واکنش به نقش نظارتی که این سازمان بر آموزشهای درسی که از طریق ویاودی، مؤسسهها و حتی صداو سیما پخش میشود، بیان کرد: هر نوع محتوایی که در فضای مدارس غیردولتی پخش میشود و مسئولیت آن با سازمان ماست، باید تأیید سازمان پژوهش را داشته باشد.
وی در ادامه توضیح میدهد: اگر محتوایی با برند یا نام مدرسه و مرکز غیردولتی منتشر شد آنجا ما مسئول و ناظر هستیم البته که در اینجا باز هم مرجع اینکه کار قانونی است یا نه با سازمان پژوهش است اما اگر تخلفی اتفاق بیفتد توسط سازمان، جهت پیگیری و بررسی به شورای نظارت استانها محول خواهد شد.
صالح در واکنش به برخی از این محتواها که مناسب سن دانشآموزان نیست و عدم نظارت بر مثالهای غیراخلاقی که در متون درسی استفاده میشود، گفت: محتوا قاعدتاً باید استانداردهای آموزش و پرورش را برای اجرا داشته باشند. همچنین تیمهای نظارتی آموزش و پرورش در استان برنامهها و محتواهای آموزشی را مرتباً رصد میکنند.
مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی گفت: همواره در نظام آموزش و پرورش مطابق مصوبه شورای سیاستگذاری و برنامهریزی و نظارت مرکزی، تمام حوزههایی که در آموزش و پرورش کار میکنند مانند حوزه آموزشی، پرورشی، نوسازی، سنجش و... نقش نظارتی بر مدارس و مراکز غیردولتی دارند و در بازدیدهایی که انجام میشود از این مراکز هم اتفاق میافتد. یعنی معاونت آموزشی به محتواهایی که در مدارس غیردولتی ارائه میشود نظارت دارد.
صالح بیان کرد: اگر نکتهای وجود داشته و مشکلی مشاهده شود، اولاً باید تذکر بدهند و اگر مجموعه به تخلف خود اصرار دارد و آن را تکرار میکند، پرونده تخلفاتی برای آن تشکیل شده، سپس شورای نظارت میتواند نسبت به آن رأی دهد. ما پروندهای داشتیم که در یک مدرسه بدون تأییدیه از سوی سازمان سنجش، محتوای آموزشی تولید شده بود. در نهایت برای آن مدرسه رأی ماده ۳۵ قانون صادر شد، لذا مدارس مکلفند که حتماً محتوای با مجوز به دانشآموزان ارائه دهند. ماده ۳۵ قانون مجازاتهایی است که برای مدیران و مؤسسان مدارس و مراکز غیردولتی توسط قانون برشمرده که شامل اخطار، توبیخ، تعطیلی و... است.
خبرنگار
کرونا فرصتی بود تا آموزش مجازی در کشور جای بیشتری باز کند، با این همه آسیبهای آن هر روز بیشتر خود را عیان میکند. از جمله این آسیبها عدم نظارت جدی بر تولید محتواهای آموزشی است که در بخشهای آموزشی ویاودیها، سیدیهای آموزشی، پلتفرمهای آموزشی و حتی فیلمهای آموزشی برخی مدارس غیردولتی تهیه میشود. اگر نظارتی بر آن نباشد ماجرای تلخ رشد کتابهای بیکیفیت کمک آموزشی تکرار میشود و چه بسا آسیبرسانتر هم باشد، چرا که این آموزشها براحتی در فضاهای مجازی در دسترس است. در برخی از این فیلمها شاهد ابداع روشهای جدید آموزشی هستیم که با آموزش رسمی در مدارس تفاوت دارد و اساساً مشخص نیست این شیوههای آموزشی خللی در آموزش رسمی ایجاد میکند و حتی مورد تأیید از نظر استانداردهای آموزشی هست یا نه. از سوی دیگر در برخی از این فیلمها مشاهده شده که محتواها با مثالهایی برای تبیین مطالب تهیه شده که گاه دارای مضامین غیراخلاقی است. سؤال این است که در این گستره نظارت بر محتواهای آموزشهای مجازی که به طرق مختلف به دست دانش آموزان میرسد با کیست. این روزها برخی ویاودیها که مجوز فعالیت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت میکنند و مجوز آنها برای پخش فیلمها و سریالهاست، به سمت گنجاندن بخش آموزش در کنار پخش فیلم و سریالهای خود رفتهاند. از سوی دیگر بجز فیلمهای آموزشی که توسط مؤسسات کمک آموزشی منتشر میشود، مدارس غیردولتی هم مجاز به تولید محتواهای تصویری هستند و باز در کنار همه اینها بسیاری در فضاهایی مانند اینستاگرام نیز برای تبلیغ کلاسهای خصوصی خود فیلمهای آموزشی را در دسترس قرار میدهند. گویی حالا این فضا یک گستره بیحساب و کتابی دارد که نمیتوان یک متولی مشخصی در حوزه آموزش را برای آن در نظر گرفت که بر استانداردهای تدریس، محتوا و قالب ارائه شده مهر تأیید بزند و خانوادهها سرگردان میان این انتخابها و بدون آگاهی بخشی کافی در معرض همه آنها قرار دارند.درباره نظارت و نحوه فعالیت بخش خصوصی در زمینه تولید محتوای آموزش مجازی از سوی آموزش و پرورش این یک قانون است که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به عنوان مسئول ساماندهی منابع الکترونیکی، تصویری و مکتوب باید حتماً در جریان هر تولید محتوایی باشد و اگر قرار است هر بخش رسمی در کشور تولیداتی آموزشی در هر قالبی داشته باشد، باید مهر استاندارد را از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دریافت کند.در سازمان پژوهش، بخش استانداردسازی وجود دارد و مصوب شورای عالی آموزش و پرورش است که صنایع آموزشی باید توسط کارشناسان مهر استاندارد دریافت کند. اما سؤال این است که بخش نظارتی بر محتواهایی که چنین مهری ندارند با کجاست؟ آیا ارتباط میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بخشی از مجوزها را میدهد، سازمان مدارس غیردولتی که بخش دیگری از مجوزها را میدهد، شورای عالی فضای مجازی که نظارت بر این فضاها را به عهده دارد، صدا و سیما که بخشی از این محتواها را تبلیغ میکند و… با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کامل برقرار است؟
مخاطب ۱۴ میلیونی برای بخش خصوصی قابل چشمپوشی نیست. پیش از این سالهاست شاهد تبلیغات بدون نظارت و تولیدات بیکیفیت و قارچ گونه در حوزه کتابهای کمک آموزشی و کنکوری هستیم. تجربه نیز نشان داده است خانوادهها تحت تأثیر تبلیغات هستند و تمام تلاش خود را میکنند تا فرزندانشان از عرصه آموزشهای جانبی عقب نمانند. اگر تا قبل از کرونا این بازار سه سال آخر دبیرستان را دربر میگرفت به مدد کرونا این فضا به کل ۱۲ سال تحصیلی تسری پیدا کرده و در غیاب مدارس و آموزش حضوری تب و تاب گرفتن این بازار و نیازمند کردن خانوادهها به چنین آموزشهایی تبدیل به یک انتفاع اقتصادی شد. در این میان رسالت تولید محتوا در مرتبه دوم قرار گرفت و انتفاع مالی در رتبه اول ایستاد. نگاه تجاری به ابزار فرهنگی شدت گرفت و نظارتها به حداقل رسید.
معلمان فضای مجازی که بیشتر شومن هستند
هامون سبطی مدیر کارگروه دیدهبان شفافیت در واکنش به نظارت بر این موضوع گفت: ورود مؤسسات صوتی و تصویری به آموزش در کل اشتباه بوده، زیرا نه بازده مالی خوبی برای آنها دارد و نه کمکی به آموزش کشور میکند. بحث آموزش تخصصی بوده و بیزینس پیچیدهای دارد. صِرف اینکه یک برند به خاطر ارتباطات و امکاناتی که دارد همچنان که در بحث سینمای خانگی، طنز و سرگرمی موفق بوده، نمیتواند در آموزش هم موفق باشد. همین طور که در این چند سال اخیر شاهد بودیم آنها خیلی موفق نبودهاند. ای کاش سرمایهای در این حوزه خرج نمیشد. آنها در مسیری قرار گرفتند که پیچیدگیاش بیش از آن چیزی است که فکر میکردند.
وی اضافه کرد: در مورد محتواهای آموزشی که در فضای مجازی به شکل آنلاین، آفلاین و ویاودی منتشر میشود با یک فاجعه فرهنگی روبهرو هستیم که بخشی از آن به آموزشی اختصاص دارد که از صدا و سیما آغاز شد. همچنین فقدان نظارت مرکز مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی روی این موضوع تأثیر داشته است.
سبطی گفت: متأسفانه در صدا و سیما افرادی حضور پیدا کردند که صلاحیت علمی کافی را نداشتند و برای اینکه محصولات خودشان را به فروش برسانند به جعل عناوین علمی و دادن اطلاعات دروغین نسبت به محصولاتشان روی آوردند.
مدیرکارگروه دیدهبان شفافیت گفت: از آنجا که در همان سالهای ابتدا کار، با این افراد برخورد نشد از وجهه ملی صدا و سیما بشدت سوء استفاده و آرام آرام خودشان را به عنوان ارکان آموزشی کشور به دانش آموزان مناطق محروم معرفی کردند و ضربه بزرگی به آنها و اعتماد مردم زدند. سپس اینها کم کم دست به حرکات و رفتارهایی زدند که مشکلات آموزشی را با مشکل فرهنگی مواجه کردند.وی ادامه داد: از این افراد حرکاتی دیده میشود که در شأن شومنهای برنامههای طنز خارج از ایران هم نیست. حرکاتی که در هر کشور با هر فرهنگی مقبول نبوده اما آنها این نوع حرکات را در روز روشن اجرا کرده و حتی از هم تقلید میکنند. حرکات و رفتار آنها در رسانههای فارسی زبان آن سوی آب هم گزارش شده و آنها نیز این رفتارها را مستمسک تمسخر کل سیستم آموزش کشور ایران کردهاند.
سبطی افزود: این افراد هرزآموز هستند و چون کشور نسبت به امر آموزش حساس نیست، آنا توانستهاند براحتی فعالیت داشته باشند. خوشبختانه با پیگیری دیدهبان شفافیت توانستیم اعتراضمان را از راههای مختلف به نهاد رئیس جمهوری، نهاد بیت رهبری، صدا و سیما و نمایندگان مجلس و رسانهها اعلام کنیم.مدیرکارگروه دیدهبان شفافیت بیان کرد: برخی فکر میکنند هرچه لودگی در آموزش بیشتر باشد و به جای آموزش مفاهیم عمیق فرهنگی از جملات بیمعنی استفاده کنند پس رغبت دانشآموزان هم به آنها بیشتر میشود و البته رغبت بیشتر شده است. عدم نظارت در این 10 سال موجب شده است که ذائقه برخی خانوادهها و دانش آموزان عوض شده و باورشان شود که دلقکهای آموزشی مؤثر هستند. آموزش تبدیل به یک سیرک شده است.وی درباره اینکه چرا نظارت دقیقی بر این نوع فیلمها نمیشود، گفت: قانون در این زمینه خلأ دارد و نظارت اینها روی کاغذ شاید بیشتر با سازمان مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی باشد. اما آنها میگویند که ما امکانات لازم و ضمانت اجرایی لازم برای نظارت بر خیل عظیمی از افراد که با داشتن یک صفحه اینستاگرام یا سایت که خودشان را استاد خطاب میکنند، نداریم.
سبطی گفت: این خلأ قانونی موجب شده چنین ضربهای به فرهنگ و آموزش کشور و مردم زده شود، اسمی با عنوان مافیای کنکور روی آنها گذاشتند که اصلاً گویا نیست. قرار بر این بود که با تصویب قوانینی جلوی عوارض و مشکلات آموزشی گرفته شود که گویا شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه قبول مسئولیت کرد اما متأسفانه آن بخش و بندی که به نظارت بر صدا و سیما و فضاهای آموزشی مربوط میشود تا مقابل جولان افراد سودجو را بگیرد مغفول مانده است.
وی خاطرنشان کرد: همه اینها باعث شد در نهایت مجلس طرح دوفوریتی را وارد دستور کار کند و دقیقاً همین موضوع را هدف قرار دهد. بر اساس این طرح دوفوریتی، یک ماده به مادههای قانون سنجش و پذیرش دانشجو افزوده شده که دولت را مکلف میکند بر فعالیت فعالان آموزشی در فضای مجازی و رسانهها چه در حوزه مشاوره و آموزش از ابتدایی تا پیش از ورود به دانشگاه نظارت کند و افرادی را که صلاحیت ندارند از این حوزه خارج و اگر خطایی مرتکب شدهاند به مراجع قانونی معرفی کند. این اقدام مهمی است که ظرف این یکی دو ماه در مجلس به تصویب خواهد رسید.
تیمهای نظارتی آموزش و پرورش فعال است
سعید صالح، مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی در واکنش به نقش نظارتی که این سازمان بر آموزشهای درسی که از طریق ویاودی، مؤسسهها و حتی صداو سیما پخش میشود، بیان کرد: هر نوع محتوایی که در فضای مدارس غیردولتی پخش میشود و مسئولیت آن با سازمان ماست، باید تأیید سازمان پژوهش را داشته باشد.
وی در ادامه توضیح میدهد: اگر محتوایی با برند یا نام مدرسه و مرکز غیردولتی منتشر شد آنجا ما مسئول و ناظر هستیم البته که در اینجا باز هم مرجع اینکه کار قانونی است یا نه با سازمان پژوهش است اما اگر تخلفی اتفاق بیفتد توسط سازمان، جهت پیگیری و بررسی به شورای نظارت استانها محول خواهد شد.
صالح در واکنش به برخی از این محتواها که مناسب سن دانشآموزان نیست و عدم نظارت بر مثالهای غیراخلاقی که در متون درسی استفاده میشود، گفت: محتوا قاعدتاً باید استانداردهای آموزش و پرورش را برای اجرا داشته باشند. همچنین تیمهای نظارتی آموزش و پرورش در استان برنامهها و محتواهای آموزشی را مرتباً رصد میکنند.
مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی گفت: همواره در نظام آموزش و پرورش مطابق مصوبه شورای سیاستگذاری و برنامهریزی و نظارت مرکزی، تمام حوزههایی که در آموزش و پرورش کار میکنند مانند حوزه آموزشی، پرورشی، نوسازی، سنجش و... نقش نظارتی بر مدارس و مراکز غیردولتی دارند و در بازدیدهایی که انجام میشود از این مراکز هم اتفاق میافتد. یعنی معاونت آموزشی به محتواهایی که در مدارس غیردولتی ارائه میشود نظارت دارد.
صالح بیان کرد: اگر نکتهای وجود داشته و مشکلی مشاهده شود، اولاً باید تذکر بدهند و اگر مجموعه به تخلف خود اصرار دارد و آن را تکرار میکند، پرونده تخلفاتی برای آن تشکیل شده، سپس شورای نظارت میتواند نسبت به آن رأی دهد. ما پروندهای داشتیم که در یک مدرسه بدون تأییدیه از سوی سازمان سنجش، محتوای آموزشی تولید شده بود. در نهایت برای آن مدرسه رأی ماده ۳۵ قانون صادر شد، لذا مدارس مکلفند که حتماً محتوای با مجوز به دانشآموزان ارائه دهند. ماده ۳۵ قانون مجازاتهایی است که برای مدیران و مؤسسان مدارس و مراکز غیردولتی توسط قانون برشمرده که شامل اخطار، توبیخ، تعطیلی و... است.

جاماندگان یارانه از نمای نزدیک
گزارش «ایران» از سرنوشت کالاهایی که طی 4 سال گذشته ارز ترجیحی گرفتند
ارز دولتی گرفتند، 317 درصد گران شدند
معاون برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی در گفت و گو با «ایران» تشریح کرد
دلار 4200 تومانی کشاورزی ایران را نابود کرد
8، 9 و 13
ارز دولتی گرفتند، 317 درصد گران شدند
معاون برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی در گفت و گو با «ایران» تشریح کرد
دلار 4200 تومانی کشاورزی ایران را نابود کرد
8، 9 و 13

تدبیر معاش، تکلیف اصلاح
گروه سیاسی/ دولت سیزدهم در تلاش است تا بر قامت شعار «هم جان مردم و هم نان مردم» جامه حقیقت بپوشاند. این شعاری بود که همزمان با اوج گرفتن همهگیری کرونا بر زبان دولتمردان سابق جاری شد و با این حال تحقق یافتن آن برعهده دولت سیزدهم قرار گرفت و کامیابی دولت در فعلیت بخشیدن به نیمه نخست شعار، امیدواریها را به عبور سلامت «نان مردم» از گردنه اصلاحات اقتصادی ناگزیر و بیماری تورم تقویت کرده است.
سید ابراهیم رئیسی دولت را در حالی تحویل گرفت که هر روز دهها هزار نفر در زمره مبتلایان جدید قرار میگرفتند و صدها نفر از مردم به دلیل ابتلا به کرونا جان میسپردند و بر خلاف توقع مردم، روند واکسیناسیون گروگان عملکرد ضعیف دولت وقت در واردات واکسن و ادعای وجود مانعی به نام نپیوستن به FATF در برابر واردات واکسن بود؛ با اینحال دولت سیزدهم به محض در دست گرفتن سکان اداره کشور و همراهی مردم چنان وفوری در زمینه انواع واکسن پدید آورد که مردم طعم شیرین ایمنی جمعی در برابر کرونا را چشیدند. چنان که در روزهای اخیر اندیشکده امریکایی رند در گزارشی تحلیلی با اشاره به وضعیت بغرنجی که ایران برای مقابله با کرونا از حیث تحریمهای اقتصادی در برابر خود داشت، روی کار آمدن دولت جدید در ایران را نقطه عطف تسریع روند واکسیناسیون و پیروزی در این مبارزه دانست و نوشت: «بزرگترین نقطه عطف درخصوص مهار همهگیری زمانی بود که ایران تحت مدیریت رئیس جمهور جدید، تسریع روند تزریق روزانه واکسن کووید۱۹ را کلید زد. ایران با نرخ بالای ابتلا و بستری بیمارستانی دست و پنجه نرم میکرد. سه سال قبل، در آن مقطع، بیماری کرونا از نوع دلتا سویه غالب و دسترسی به واکسن در ایران کماکان محدود بود. ایران یکی از کشورهایی بود که در روزهای نخست همهگیری شدیدتر از بقیه در معرض شیوع بیماری قرار گرفت.»
تدابیری برای تکرار موفقیت
دولت سیزدهم اگرچه حتی به اعتراف بیگانگان در پاسداری از جان مردم در برابر کرونا پیروز شد اما برای تکرار این موفقیت در غلبه بر همهگیری گرانی و تورم، در عین حفظ امنیت غذایی و پاسخ به مسائل معیشتی مردم به تدابیری گستردهتر و کارسازتر باید تمسک میجست. آزادسازی قیمتهای چهار قلم کالای مصرفی و نیز اصلاح نظام پرداخت یارانه به عنوان تکلیفی که قانون بودجه مصوب مجلس بر دوش دولت گذاشته بخش مهمی از جراحی اقتصادی است که دولت سیزدهم جز انجام آن چاره دیگری نداشت؛ حذف ارز ترجیحی از نظام یارانهای کشور و اختصاص منابع حاصل از آن برای واردات کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات مصرفی پزشکی. حکمی که اجرای آن مستلزم «اجماع»، «اقناعسازی افکار عمومی» و «آمادهسازی زیرساختهای کشور» بود. دولت اما از این مقدمات به مثابه ابزار وقتکشی استفاده نکرد بلکه تکلیف خود را با حرکتی گام به گام و برای جلوگیری از بروز کمترین تنش و نگرانی از تبعات تغییر قیمتها در میان مردم عملی کرد. گفتوگوی بیواسطه رئیس جمهور با مردم در شامگاه دوشنبه برای تشریح صادقانه دلایل انجام این جراحی اقتصادی و جبرانهایی که برای جلوگیری از تأثیر سوء بر رفاه مردم در نظر گرفته شده بود از جمله پرداخت پیشپیش دو ماه یارانه اقدامی بود که به دغدغه مردم برای چگونگی مواجهه با تغییر برخی اقلام مصرفیشان اطمینان خاطر داد. علاوه بر اینکه سامانههای برخط پیشاپیش فراهم شده از سردرگمی مردم و بیپاسخ ماندن درخواستهایشان جلوگیری میکرد.با وجود در نظر گرفتن همه این پیشبینیها مقامات عالی دولت از جمله شخص رئیس جمهور و معاون اول او در مقام اجرا در صف نخست پاسخگویی و همراهی با مردم ایستادند. آیتالله رئیسی که از ابتدا تأکید کرده بود برای انجام تکلیف خود و اجرای این اصلاح اقتصادی حاضر است از آبروی خود هزینه کند، برخلاف اصحاب «صبح جمعه» در اولین روز اجرای تغییرات با حضور در میان مردم و اتفاقاً در یکی از مناطق کمتر برخوردار شهر به دغدغههای آنان پاسخ داد و با گفتن این جمله که «تا زندهام، اجازه نخواهم داد مردم از طرح عادلانهسازی یارانهها آسیب ببینند» آنها را به آرامش و اعتماد فراخواند. محمد مخبر هم با حضور در منطقه اسلامشهر روند کار و توزیع کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را پیگیری کرد. اقداماتی که بیش از هر چیز تأکیدی بر وجود همراهی و همدلی دولت با مردم بود.
اجماع نخبگان کشور و شرایط جهانی
نقطه اتکای این رویکرد دولت اطمینان به درک و آگاهی مردم نسبت به شرایط موجود کشور و شرایط بینالمللی مقوم ضرورت انجام این جراحی اقتصادی بود. توزیع عادلانه یارانهها و نجات اقتصاد کشور از تبعات تخصیص بیمحابای ارز ترجیحی که در سالهای گذشته مسبب اصلی توزیع رانت و بروز فساد بود در کنار وضعیت حاکم بر عرصه بینالمللی از جمله دلایلی است که این اصلاح را موضوع اجماع نخبگان سیاسی و اقتصادی جامعه قرار داده است. جامعه ایران در حالی به استقبال این تغییر مهم و تأثیرگذار اقتصادی میرود که خبرگزاریهای بینالمللی در خبرهای خود از بحرانهای غذایی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین مینویسند. چنان که یورونیوز یک روز از کمبود مواد غذایی در اروپا مینویسد و روز دیگر از افزایش قیمت گندم و افزایش نگرانیها در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا.
بــــرش
در نشست سران قوا مطرح شد
بررسی آخرین وضعیت اجرای طرح عادلانه کردن یارانهها
در نشست سران سه قوه که به میزبانی رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شد بر استمرار نظارت دقیق بر بازار کالاهای ضروری معیشتی و حفظ آرامش معیشتی مردم تأکید شد. به گزارش ایرنا، در نشست عصر دیروز سران قوا که با حضور آیت الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور، محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه در مجلس شورای اسلامی برگزار شد، رؤسای قوای مقننه و قضائیه ضمن تشکر از دولت برای اجرای طرح عادلانه کردن یارانهها، بر همراهی و همکاری همه دستگاه ها با دولت برای اجرای این طرح تأکید کردند. در این جلسه، سران قوا ضمن بررسی مسائل مربوط به اجری طرح عادلانه کردن یارانهها، توجه به مسائل مختلف این طرح و رسیدگی به شکایات و مطالبات مردم درباره پرداخت کمک معیشتی به صورت دقیق و در کوتاه ترین زمان ممکن را مورد توجه قرار داده و بر برخورد با تخلفات احتمالی در روند توزیع کالاهای ضروری تأکید کردند. در این نشست همچنین سران سه قوه بر توجه به حفظ آرامش معیشتی مردم به عنوان ستون اصلی اجرای این طرح تأکید و خاطرنشان کردند؛ همانگونه که مدیران اجرای طرح پیگیر هستند، باید به نحوی اقدام شود که هم کالاها و اقلام مورد نیاز مردم بموقع در بازارهای هدف توزیع شود و هم اجرای طرح به گونهای پیش برود که در کوتاه ترین زمان، ساختار استفاده از کالابرگ الکترونیکی برای عرضه کالاهای ضروری به قیمت شهریور ۱۴۰۰ آماده و اجرا شود.
سید ابراهیم رئیسی دولت را در حالی تحویل گرفت که هر روز دهها هزار نفر در زمره مبتلایان جدید قرار میگرفتند و صدها نفر از مردم به دلیل ابتلا به کرونا جان میسپردند و بر خلاف توقع مردم، روند واکسیناسیون گروگان عملکرد ضعیف دولت وقت در واردات واکسن و ادعای وجود مانعی به نام نپیوستن به FATF در برابر واردات واکسن بود؛ با اینحال دولت سیزدهم به محض در دست گرفتن سکان اداره کشور و همراهی مردم چنان وفوری در زمینه انواع واکسن پدید آورد که مردم طعم شیرین ایمنی جمعی در برابر کرونا را چشیدند. چنان که در روزهای اخیر اندیشکده امریکایی رند در گزارشی تحلیلی با اشاره به وضعیت بغرنجی که ایران برای مقابله با کرونا از حیث تحریمهای اقتصادی در برابر خود داشت، روی کار آمدن دولت جدید در ایران را نقطه عطف تسریع روند واکسیناسیون و پیروزی در این مبارزه دانست و نوشت: «بزرگترین نقطه عطف درخصوص مهار همهگیری زمانی بود که ایران تحت مدیریت رئیس جمهور جدید، تسریع روند تزریق روزانه واکسن کووید۱۹ را کلید زد. ایران با نرخ بالای ابتلا و بستری بیمارستانی دست و پنجه نرم میکرد. سه سال قبل، در آن مقطع، بیماری کرونا از نوع دلتا سویه غالب و دسترسی به واکسن در ایران کماکان محدود بود. ایران یکی از کشورهایی بود که در روزهای نخست همهگیری شدیدتر از بقیه در معرض شیوع بیماری قرار گرفت.»
تدابیری برای تکرار موفقیت
دولت سیزدهم اگرچه حتی به اعتراف بیگانگان در پاسداری از جان مردم در برابر کرونا پیروز شد اما برای تکرار این موفقیت در غلبه بر همهگیری گرانی و تورم، در عین حفظ امنیت غذایی و پاسخ به مسائل معیشتی مردم به تدابیری گستردهتر و کارسازتر باید تمسک میجست. آزادسازی قیمتهای چهار قلم کالای مصرفی و نیز اصلاح نظام پرداخت یارانه به عنوان تکلیفی که قانون بودجه مصوب مجلس بر دوش دولت گذاشته بخش مهمی از جراحی اقتصادی است که دولت سیزدهم جز انجام آن چاره دیگری نداشت؛ حذف ارز ترجیحی از نظام یارانهای کشور و اختصاص منابع حاصل از آن برای واردات کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات مصرفی پزشکی. حکمی که اجرای آن مستلزم «اجماع»، «اقناعسازی افکار عمومی» و «آمادهسازی زیرساختهای کشور» بود. دولت اما از این مقدمات به مثابه ابزار وقتکشی استفاده نکرد بلکه تکلیف خود را با حرکتی گام به گام و برای جلوگیری از بروز کمترین تنش و نگرانی از تبعات تغییر قیمتها در میان مردم عملی کرد. گفتوگوی بیواسطه رئیس جمهور با مردم در شامگاه دوشنبه برای تشریح صادقانه دلایل انجام این جراحی اقتصادی و جبرانهایی که برای جلوگیری از تأثیر سوء بر رفاه مردم در نظر گرفته شده بود از جمله پرداخت پیشپیش دو ماه یارانه اقدامی بود که به دغدغه مردم برای چگونگی مواجهه با تغییر برخی اقلام مصرفیشان اطمینان خاطر داد. علاوه بر اینکه سامانههای برخط پیشاپیش فراهم شده از سردرگمی مردم و بیپاسخ ماندن درخواستهایشان جلوگیری میکرد.با وجود در نظر گرفتن همه این پیشبینیها مقامات عالی دولت از جمله شخص رئیس جمهور و معاون اول او در مقام اجرا در صف نخست پاسخگویی و همراهی با مردم ایستادند. آیتالله رئیسی که از ابتدا تأکید کرده بود برای انجام تکلیف خود و اجرای این اصلاح اقتصادی حاضر است از آبروی خود هزینه کند، برخلاف اصحاب «صبح جمعه» در اولین روز اجرای تغییرات با حضور در میان مردم و اتفاقاً در یکی از مناطق کمتر برخوردار شهر به دغدغههای آنان پاسخ داد و با گفتن این جمله که «تا زندهام، اجازه نخواهم داد مردم از طرح عادلانهسازی یارانهها آسیب ببینند» آنها را به آرامش و اعتماد فراخواند. محمد مخبر هم با حضور در منطقه اسلامشهر روند کار و توزیع کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را پیگیری کرد. اقداماتی که بیش از هر چیز تأکیدی بر وجود همراهی و همدلی دولت با مردم بود.
اجماع نخبگان کشور و شرایط جهانی
نقطه اتکای این رویکرد دولت اطمینان به درک و آگاهی مردم نسبت به شرایط موجود کشور و شرایط بینالمللی مقوم ضرورت انجام این جراحی اقتصادی بود. توزیع عادلانه یارانهها و نجات اقتصاد کشور از تبعات تخصیص بیمحابای ارز ترجیحی که در سالهای گذشته مسبب اصلی توزیع رانت و بروز فساد بود در کنار وضعیت حاکم بر عرصه بینالمللی از جمله دلایلی است که این اصلاح را موضوع اجماع نخبگان سیاسی و اقتصادی جامعه قرار داده است. جامعه ایران در حالی به استقبال این تغییر مهم و تأثیرگذار اقتصادی میرود که خبرگزاریهای بینالمللی در خبرهای خود از بحرانهای غذایی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین مینویسند. چنان که یورونیوز یک روز از کمبود مواد غذایی در اروپا مینویسد و روز دیگر از افزایش قیمت گندم و افزایش نگرانیها در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا.
بــــرش
در نشست سران قوا مطرح شد
بررسی آخرین وضعیت اجرای طرح عادلانه کردن یارانهها
در نشست سران سه قوه که به میزبانی رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شد بر استمرار نظارت دقیق بر بازار کالاهای ضروری معیشتی و حفظ آرامش معیشتی مردم تأکید شد. به گزارش ایرنا، در نشست عصر دیروز سران قوا که با حضور آیت الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور، محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه در مجلس شورای اسلامی برگزار شد، رؤسای قوای مقننه و قضائیه ضمن تشکر از دولت برای اجرای طرح عادلانه کردن یارانهها، بر همراهی و همکاری همه دستگاه ها با دولت برای اجرای این طرح تأکید کردند. در این جلسه، سران قوا ضمن بررسی مسائل مربوط به اجری طرح عادلانه کردن یارانهها، توجه به مسائل مختلف این طرح و رسیدگی به شکایات و مطالبات مردم درباره پرداخت کمک معیشتی به صورت دقیق و در کوتاه ترین زمان ممکن را مورد توجه قرار داده و بر برخورد با تخلفات احتمالی در روند توزیع کالاهای ضروری تأکید کردند. در این نشست همچنین سران سه قوه بر توجه به حفظ آرامش معیشتی مردم به عنوان ستون اصلی اجرای این طرح تأکید و خاطرنشان کردند؛ همانگونه که مدیران اجرای طرح پیگیر هستند، باید به نحوی اقدام شود که هم کالاها و اقلام مورد نیاز مردم بموقع در بازارهای هدف توزیع شود و هم اجرای طرح به گونهای پیش برود که در کوتاه ترین زمان، ساختار استفاده از کالابرگ الکترونیکی برای عرضه کالاهای ضروری به قیمت شهریور ۱۴۰۰ آماده و اجرا شود.

دو دهه تلاش برای جرم زدایی از «حراج» اشیای باستانی
زهرا کشوری
دبیر زیست بوم
آذر ماه 88 بود که روزنامههای سراسری از خروج اشیای تاریخی ایران از مبادی رسمی کشور خبر دادند. این خبر به واکنش «حمید بقایی» رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور منجر شد. او در نامهای به دادستانی خواست تا اسناد و مدارک را از این روزنامهها به سازمان میراث فرهنگی برساند تا متولی اصلی میراث فرهنگی بتواند از خروج اشیا جلوگیری کند. تنها یک هفته بعد از این ماجرا، نهادهای اطلاعاتی «سباستیان زاوالا»، دیپلمات باسابقه آرژانتینی را با پنج چمدان شیء تاریخی و باستانی در حال خروج از گمرک ایران دستگیر کردند. بخشی از اشیایی که او قصد داشت از کشور خارج کند متعلق به حوزه 5 هزارساله هلیل رود در جیرفت بود. این بار هم رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی دست پیش را گرفت و اعلام کرد اگر رسانهها گرا را به دست آنها داده بود، احتمالاً دیپلمات آرژانتینی هرگز پایش به گمرک نمیرسید! مسأله با ضبط اشیا تمام شد و سرنوشت آن پنج چمدان شیء هرگز برای رسانهها معلوم نشد. رسانهها هرگز متوجه نشدند آن اشیای باستانی به موزه ملی برده شد یا در جایی دیگر پنهان شد؟ همچنین مشخص نشد زاوالا از چه طریقی این اشیا را به دست آورده بود؟ باقی اشیا متعلق به چه دوره و چه محوطهای بودند؟ و....
محسنی بندپی نماینده و عضو فراکسیون گردشگری مجلس شورای اسلامی آن روزها به «تهران امروز» گفت:«این اتفاق تحت یک پوشش قرار گرفت و از دید عموم پنهان شد. علاوه بر تخلف این سفیر، دولت ترکیه هم در همان زمان اعلام کرد که محمولههایی از اشیای عتیقه به کشور ترکیه وارد شده که باعث رونق در بازار ترکیه شده است.» بعد از ضبط 5 چمدان، پرونده تمام کاوشهای باستانشناسی بسته شد و باستانشناسان بنام و قهار ایرانی یکی یکی روانه کنج خانههایشان شدند تا خانه تکانی اساسی در موزه ملی با هزاران اشیای ثبت نشده انجام شود. آن روزها بسیاری از منتقدان و دلنگرانان میراث فرهنگی یک اتهام را به رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی وارد کردند. منتقدان میگفتند که اشیای تاریخی ایران باستان به اسم برگزاری نمایش و معرفی آثار ایران و همچنین به اسم مطالعه روی میراث ایران از کشور خارج شده و هرگز به آن اندازه که خارج شده بودند، به کشور بازنگشتهاند. این اتهام از سوی روحالله احمدزاده کرمانی که پیش از بقایی تصدی سازمان را برعهده داشت هم به بقایی وارد شد. او مدعی خروج 600 هزار شیء باستانی از کشور توسط حمید بقایی در زمان ریاست آزاده اردکانی بر موزه ملی شده بود.
سال 89
یک سال بعد از شکایت بقایی از رسانهها برای انتشار خبر «خروج اشیای تاریخی از مبادی رسمی کشور» او طرحی را روی میز اجرا گذاشت که نمایندگان حال حاضر مجلس به اسم «استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنجها» دنبال اجرای آن هستند. حمید بقایی در طرحی که سال 89 مطرح کرد قصد داشت در جزایر کیش و قشم بازار خرید و فروش اشیای تاریخی راهاندازی کند که در آن مقطع زمانی، طرح بهدلیل شدت مخالفتها و تعارض قانونی، متوقف و از مدار رسیدگی خارج شده بود.
حق کشف
سال 97 وقتی شرح بودجه پیشنهادی دولت روحانی به مجلس به رسانهها رسید، یک بند آن توجه بسیاری را به خود جلب کرد. در این بند اشاره شده بود: «برای نخستین بار در ردیف بودجه سال 98 مبلغی بهعنوان «حق کشف» به یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی و کسانی که حفاریهای غیرمجاز را اطلاع میدهند، تخصیص مییابد.» «علی اصغر مونسان» رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی هم در پی این خبر در توئیتر خود نوشت:«شاید تاکنون بسیاری از آثار تاریخی که بخشی از هویت ملی و متعلق به تمام مردم ایران است به طور مخفیانه کشف و از کشور خارج شده باشد اما در سال آینده با پرداخت حق کشف به یابندگان آثار تاریخی امیدوارم از قاچاق جلوگیری و این آثار ملی را حفظ کنیم.» این بند هم آه از نهاد باستانشناسان برآورد تا آنها از آن بهعنوان یکی از چالشبرانگیزترین تصمیمهای عمارت آزادی برای حفاظت از محوطهها و سایتهای باستانشناسی نام ببرند که راه قاچاقچیان به محوطههای باستانی را بهصورت قانونی هموار میکند. «سیدمحمد بهشتی» رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور در سال مذکور در گفتوگو با «ایران» تعیین «ردیف بودجه» حق کشف را یک گام خطرناک خواند و اعتقاد داشت که اگر این طرح در بهارستان رأی بیاورد، یک کار غیرمجاز (حفاری غیرمجاز) مجاز میشود.
به اعتقاد بهشتی، تعیین ردیف بودجه بهعنوان «حق کشف» یعنی سازمان میراث فرهنگی دارد به مردم تلویحاً میگوید «اشکال ندارد محوطههای باستانی را حفاری کنید!» که بسیاری این طرح را هم ادامه همان طرح حمید بقایی دانستند.
چرانماینده کرمان دنبال خریدوفروش اشیای باستانی است؟
نام نماینده کرمان و جیرفت هم در میان امضا کنندگان طرح خطرناک خریدوفروش اشیای تاریخی و باستانی است. نکتهای که از دید کاربران ایرانی فضای مجازی هم دور نمیماند و از آن به عنوان یک فاجعه برنامهریزی شده یاد میکنند. اما چرا امضای نماینده کرمان برای فعالان میراث فرهنگی کشور شوکآور است؟ چون تاریخ 5 هزار ساله جیرفت در کرمان زخم عمیقی از حفاری غیرمجاز دارد.
هلیل رود و جیرفت را غارت گورستان باستانی مطوط آباد در این شهر بر زبانها انداخت. در حفاریهای غیرمجاز در دهه 60، 2 هزار گور قبرستان شکافته شد. تنها در یک گور 30 شیء سنگ و صابونی بیرون کشیده شد که یوسف مجیدزاده سرپرست کاوشهای باستان شناسی جیرفت در دهه 80 احتمال داد گور حاکم آن منطقه در هزاره سوم پیش از میلاد باشد. تعداد اشیای سنگ صابونی آنقدر زیاد بود که بازار اشیای سفالی حوزه هلیل رود در جهان شکسته شد و مردم دیگر اهمیتی به اشیای سفالی 5 هزار ساله نمیدادند. سیخهای بلند را در گورهای باستانی فرو میکردند تا فلز به سنگ صابون بخورد و صدا بدهد، آن وقت گور را میشکافتند و اشیای سنگ صابونی را بیرون میکشیدند. در این میان اشیای سفالیای که وجود داشت خرد میشد و خواب مردگان 5 هزار ساله هم آشفته! به گفته مجیدزاده، کامیون کامیون اشیای جیرفت از کشور خارج شد. بخشی از آن به موزه لوور پاریس و تعدادی هم به سوئیس رفت. دلالان اسرائیلی و امریکایی هم بینصیب نماندند. اشیایی از جیرفت هم به همسر امیر کویت رسید. بدین ترتیب گورستان خالی از اشیا شد. باستانشناسان به تتمه آثار رسیدند و آن اطلاعاتی که در کنفرانسهای بینالمللی و دانشگاههای معتبر جهانی رد و بدل میشود را هم از همین تتمه بیرون کشیدند. مهمترین یافتههای جیرفت چهار کتیبه خطی است. کشف دو کتیبه نتیجه حفاریهای غیرمجاز بود که بعدها با فعالیتهای فرهنگی مجیدزاده پس داده شد. کتیبهها در میان دژ پادشاهی پیدا شد و باستانشناسان اسم آن را «خط شاهی» نهادند. همچنین بررسی خط را به «استاین کلر» زبان شناس و محقق دانشگاه هاروارد سپردند که نتیجه مطالعات «استاین کلر» جنجال برانگیز شد. استاین کلر پس از انجام مطالعات خود اعلام کرد که نباید از این خط به نام «خط عیلامی» که زیر نفوذ تمدن بینالنهرین بوده است نام برد، بلکه با توجه به کشف این خط در شهداد، ملیان و جیرفت باید از آن به «خط شرق» یاد کرد. نتایج او از طلوع یک خط باستانی ناشناخته خبر میداد. این کاوشها به کشف یک سکوی پلهای در کنار صندل نیز منجر شد. مطالعات کربن 11 در معتبرترین آزمایشگاههای امریکا نشان داد که سکوی کشف شده در جیرفت بین صد تا سیصد سال قدیمیتر از اولین زیگورات کشف شده در بینالنهرین یعنی «اور» است!
این نتایج باعث شد تا بسیاری از پژوهشگران بینالمللی اعلام کنند که شاید بینالنهرین آغاز پیدایش تمدن بشری نباشد و تاریخ نیاز به خانه تکانی اساسی دارد.
با وجود این هرگز سایه سیاه قاچاق از سر حوزه هلیلرود کم نشد. در یک اتفاق عجیب، مسئولان میراث فرهنگی کرمان و جیرفت هم در سالهای اخیر درباره قاچاق اشیای سنگ صابونی تمدن هلیل رود سکوت کردهاند. این سکوت پر سؤال است و نیاز به حضور دستگاههای نظارتی در جیرفت دارد. امضای طرح حراج اشیای تاریخی توسط نماینده کرمان و جیرفت هم جای سؤال دارد!
تاریخ جیرفت نیاز به حفاظت دارد
حوزه تمدن هلیلرود تنها به کنار صندل و گورستان مطوط آباد محدود نمیشود.
تعداد محوطههای این حوزه را تا 800 محوطه هم اعلام کردند و وسعت بعضی از آنها بزرگتر از مطوط آباد و کنار صندل است. یوسف مجیدزاده آن روزها که در ایران بود در گفتوگو با خبرنگار ما یادآور شده بود که محوطههای ارزشمند دیگری چون کنار صندل در حوزه تمدنی هلیلرود وجود دارد. بنابراین لازم است پرونده ویژهای برای بررسی وضعیت امنیت حوزه تمدنی هلیل رود و حضور قاچاقچیان حرفهای کشور در این منطقه انجام بگیرد.
این سکوت کرمان درباره وضعیت حوزه تمدنی هلیلرود حامل خبر خوبی نیست!
اکتشاف و حفاری با کاوشهای باستان شناسی فرق دارد
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور در پاسخ به خبرنگاران گفته بود که هیچ اطلاعی از طرح نمایندگان ندارد. او در همین گفتوگو از کاوشهای علمی باستان شناسی به «اکتشاف و حفاری» یاد میکند. اکتشاف و حفاری کار معدنکاران است که ابتدا کوه را منفجر میکنند و بعد با بولدوزر به جان آن میافتند. کاوش یک کار ظریف و دقیق است که باستانشناس سعی میکند در زمان کنار زدن لایه خاک، کوچکترین اثری از تاریخ بازمانده جا به جا نشود، وگرنه بازخوانی تاریخ ممکن نیست! بیخبری عزتالله ضرغامی (در ایام ارائه طرح) از طرح خطرناکی که مجلسیها برای تنها سرمایه وزارت میراث فرهنگی نوشتهاند هم خبر خوبی نیست.
مجلس ارزآور
46 نمایندهای که طرح را مطرح کردند «ارزآور بودن» فروش اشیای تاریخی را یکی از دلایل موافقت با حراج خطرناک دانستهاند تا این سؤال پیش بیاید که آیا هر چیزی که قابل تبدیل شدن به پول است را باید فروخت؟ حتی شناسنامه باستانی کشور را! آیا آنها نمیدانند اشیای تاریخی و باستانی کشور هیچ فرقی با جنگلهای باستانی هیرکانی ندارند.
جنگلهای باستانی هیرکانی هم قابلیت ارزآوری دارند، آیا باید ایران را به هاب(قطب) فروش چوب جنگلهای باستانی کشور تبدیل کرد؟ آیا خزر را میتوان فروخت؟ آیا میتوان زاگرس را به حراج گذاشت؟ آیا میتوان کارون نفس بریده از انتقال آبهای غیرکارشناسی را به قیمت ناچیز داد و رفت؟ چرا نمایندگان فکر میکنند اشیا باستانی تاریخی کشور قابل قیمتگذاریاند؟ در نهایت باید سؤال اصلی این گزارش را پرسید.
چه کسانی در دو دهه گذشته دنبال تصویب حراج اشیای تاریخی و باستانی کشورند و در هر دورهای آن را به یک شکل خاص مطرح میکنند؟
دبیر زیست بوم
آذر ماه 88 بود که روزنامههای سراسری از خروج اشیای تاریخی ایران از مبادی رسمی کشور خبر دادند. این خبر به واکنش «حمید بقایی» رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور منجر شد. او در نامهای به دادستانی خواست تا اسناد و مدارک را از این روزنامهها به سازمان میراث فرهنگی برساند تا متولی اصلی میراث فرهنگی بتواند از خروج اشیا جلوگیری کند. تنها یک هفته بعد از این ماجرا، نهادهای اطلاعاتی «سباستیان زاوالا»، دیپلمات باسابقه آرژانتینی را با پنج چمدان شیء تاریخی و باستانی در حال خروج از گمرک ایران دستگیر کردند. بخشی از اشیایی که او قصد داشت از کشور خارج کند متعلق به حوزه 5 هزارساله هلیل رود در جیرفت بود. این بار هم رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی دست پیش را گرفت و اعلام کرد اگر رسانهها گرا را به دست آنها داده بود، احتمالاً دیپلمات آرژانتینی هرگز پایش به گمرک نمیرسید! مسأله با ضبط اشیا تمام شد و سرنوشت آن پنج چمدان شیء هرگز برای رسانهها معلوم نشد. رسانهها هرگز متوجه نشدند آن اشیای باستانی به موزه ملی برده شد یا در جایی دیگر پنهان شد؟ همچنین مشخص نشد زاوالا از چه طریقی این اشیا را به دست آورده بود؟ باقی اشیا متعلق به چه دوره و چه محوطهای بودند؟ و....
محسنی بندپی نماینده و عضو فراکسیون گردشگری مجلس شورای اسلامی آن روزها به «تهران امروز» گفت:«این اتفاق تحت یک پوشش قرار گرفت و از دید عموم پنهان شد. علاوه بر تخلف این سفیر، دولت ترکیه هم در همان زمان اعلام کرد که محمولههایی از اشیای عتیقه به کشور ترکیه وارد شده که باعث رونق در بازار ترکیه شده است.» بعد از ضبط 5 چمدان، پرونده تمام کاوشهای باستانشناسی بسته شد و باستانشناسان بنام و قهار ایرانی یکی یکی روانه کنج خانههایشان شدند تا خانه تکانی اساسی در موزه ملی با هزاران اشیای ثبت نشده انجام شود. آن روزها بسیاری از منتقدان و دلنگرانان میراث فرهنگی یک اتهام را به رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی وارد کردند. منتقدان میگفتند که اشیای تاریخی ایران باستان به اسم برگزاری نمایش و معرفی آثار ایران و همچنین به اسم مطالعه روی میراث ایران از کشور خارج شده و هرگز به آن اندازه که خارج شده بودند، به کشور بازنگشتهاند. این اتهام از سوی روحالله احمدزاده کرمانی که پیش از بقایی تصدی سازمان را برعهده داشت هم به بقایی وارد شد. او مدعی خروج 600 هزار شیء باستانی از کشور توسط حمید بقایی در زمان ریاست آزاده اردکانی بر موزه ملی شده بود.
سال 89
یک سال بعد از شکایت بقایی از رسانهها برای انتشار خبر «خروج اشیای تاریخی از مبادی رسمی کشور» او طرحی را روی میز اجرا گذاشت که نمایندگان حال حاضر مجلس به اسم «استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنجها» دنبال اجرای آن هستند. حمید بقایی در طرحی که سال 89 مطرح کرد قصد داشت در جزایر کیش و قشم بازار خرید و فروش اشیای تاریخی راهاندازی کند که در آن مقطع زمانی، طرح بهدلیل شدت مخالفتها و تعارض قانونی، متوقف و از مدار رسیدگی خارج شده بود.
حق کشف
سال 97 وقتی شرح بودجه پیشنهادی دولت روحانی به مجلس به رسانهها رسید، یک بند آن توجه بسیاری را به خود جلب کرد. در این بند اشاره شده بود: «برای نخستین بار در ردیف بودجه سال 98 مبلغی بهعنوان «حق کشف» به یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی و کسانی که حفاریهای غیرمجاز را اطلاع میدهند، تخصیص مییابد.» «علی اصغر مونسان» رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی هم در پی این خبر در توئیتر خود نوشت:«شاید تاکنون بسیاری از آثار تاریخی که بخشی از هویت ملی و متعلق به تمام مردم ایران است به طور مخفیانه کشف و از کشور خارج شده باشد اما در سال آینده با پرداخت حق کشف به یابندگان آثار تاریخی امیدوارم از قاچاق جلوگیری و این آثار ملی را حفظ کنیم.» این بند هم آه از نهاد باستانشناسان برآورد تا آنها از آن بهعنوان یکی از چالشبرانگیزترین تصمیمهای عمارت آزادی برای حفاظت از محوطهها و سایتهای باستانشناسی نام ببرند که راه قاچاقچیان به محوطههای باستانی را بهصورت قانونی هموار میکند. «سیدمحمد بهشتی» رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور در سال مذکور در گفتوگو با «ایران» تعیین «ردیف بودجه» حق کشف را یک گام خطرناک خواند و اعتقاد داشت که اگر این طرح در بهارستان رأی بیاورد، یک کار غیرمجاز (حفاری غیرمجاز) مجاز میشود.
به اعتقاد بهشتی، تعیین ردیف بودجه بهعنوان «حق کشف» یعنی سازمان میراث فرهنگی دارد به مردم تلویحاً میگوید «اشکال ندارد محوطههای باستانی را حفاری کنید!» که بسیاری این طرح را هم ادامه همان طرح حمید بقایی دانستند.
چرانماینده کرمان دنبال خریدوفروش اشیای باستانی است؟
نام نماینده کرمان و جیرفت هم در میان امضا کنندگان طرح خطرناک خریدوفروش اشیای تاریخی و باستانی است. نکتهای که از دید کاربران ایرانی فضای مجازی هم دور نمیماند و از آن به عنوان یک فاجعه برنامهریزی شده یاد میکنند. اما چرا امضای نماینده کرمان برای فعالان میراث فرهنگی کشور شوکآور است؟ چون تاریخ 5 هزار ساله جیرفت در کرمان زخم عمیقی از حفاری غیرمجاز دارد.
هلیل رود و جیرفت را غارت گورستان باستانی مطوط آباد در این شهر بر زبانها انداخت. در حفاریهای غیرمجاز در دهه 60، 2 هزار گور قبرستان شکافته شد. تنها در یک گور 30 شیء سنگ و صابونی بیرون کشیده شد که یوسف مجیدزاده سرپرست کاوشهای باستان شناسی جیرفت در دهه 80 احتمال داد گور حاکم آن منطقه در هزاره سوم پیش از میلاد باشد. تعداد اشیای سنگ صابونی آنقدر زیاد بود که بازار اشیای سفالی حوزه هلیل رود در جهان شکسته شد و مردم دیگر اهمیتی به اشیای سفالی 5 هزار ساله نمیدادند. سیخهای بلند را در گورهای باستانی فرو میکردند تا فلز به سنگ صابون بخورد و صدا بدهد، آن وقت گور را میشکافتند و اشیای سنگ صابونی را بیرون میکشیدند. در این میان اشیای سفالیای که وجود داشت خرد میشد و خواب مردگان 5 هزار ساله هم آشفته! به گفته مجیدزاده، کامیون کامیون اشیای جیرفت از کشور خارج شد. بخشی از آن به موزه لوور پاریس و تعدادی هم به سوئیس رفت. دلالان اسرائیلی و امریکایی هم بینصیب نماندند. اشیایی از جیرفت هم به همسر امیر کویت رسید. بدین ترتیب گورستان خالی از اشیا شد. باستانشناسان به تتمه آثار رسیدند و آن اطلاعاتی که در کنفرانسهای بینالمللی و دانشگاههای معتبر جهانی رد و بدل میشود را هم از همین تتمه بیرون کشیدند. مهمترین یافتههای جیرفت چهار کتیبه خطی است. کشف دو کتیبه نتیجه حفاریهای غیرمجاز بود که بعدها با فعالیتهای فرهنگی مجیدزاده پس داده شد. کتیبهها در میان دژ پادشاهی پیدا شد و باستانشناسان اسم آن را «خط شاهی» نهادند. همچنین بررسی خط را به «استاین کلر» زبان شناس و محقق دانشگاه هاروارد سپردند که نتیجه مطالعات «استاین کلر» جنجال برانگیز شد. استاین کلر پس از انجام مطالعات خود اعلام کرد که نباید از این خط به نام «خط عیلامی» که زیر نفوذ تمدن بینالنهرین بوده است نام برد، بلکه با توجه به کشف این خط در شهداد، ملیان و جیرفت باید از آن به «خط شرق» یاد کرد. نتایج او از طلوع یک خط باستانی ناشناخته خبر میداد. این کاوشها به کشف یک سکوی پلهای در کنار صندل نیز منجر شد. مطالعات کربن 11 در معتبرترین آزمایشگاههای امریکا نشان داد که سکوی کشف شده در جیرفت بین صد تا سیصد سال قدیمیتر از اولین زیگورات کشف شده در بینالنهرین یعنی «اور» است!
این نتایج باعث شد تا بسیاری از پژوهشگران بینالمللی اعلام کنند که شاید بینالنهرین آغاز پیدایش تمدن بشری نباشد و تاریخ نیاز به خانه تکانی اساسی دارد.
با وجود این هرگز سایه سیاه قاچاق از سر حوزه هلیلرود کم نشد. در یک اتفاق عجیب، مسئولان میراث فرهنگی کرمان و جیرفت هم در سالهای اخیر درباره قاچاق اشیای سنگ صابونی تمدن هلیل رود سکوت کردهاند. این سکوت پر سؤال است و نیاز به حضور دستگاههای نظارتی در جیرفت دارد. امضای طرح حراج اشیای تاریخی توسط نماینده کرمان و جیرفت هم جای سؤال دارد!
تاریخ جیرفت نیاز به حفاظت دارد
حوزه تمدن هلیلرود تنها به کنار صندل و گورستان مطوط آباد محدود نمیشود.
تعداد محوطههای این حوزه را تا 800 محوطه هم اعلام کردند و وسعت بعضی از آنها بزرگتر از مطوط آباد و کنار صندل است. یوسف مجیدزاده آن روزها که در ایران بود در گفتوگو با خبرنگار ما یادآور شده بود که محوطههای ارزشمند دیگری چون کنار صندل در حوزه تمدنی هلیلرود وجود دارد. بنابراین لازم است پرونده ویژهای برای بررسی وضعیت امنیت حوزه تمدنی هلیل رود و حضور قاچاقچیان حرفهای کشور در این منطقه انجام بگیرد.
این سکوت کرمان درباره وضعیت حوزه تمدنی هلیلرود حامل خبر خوبی نیست!
اکتشاف و حفاری با کاوشهای باستان شناسی فرق دارد
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور در پاسخ به خبرنگاران گفته بود که هیچ اطلاعی از طرح نمایندگان ندارد. او در همین گفتوگو از کاوشهای علمی باستان شناسی به «اکتشاف و حفاری» یاد میکند. اکتشاف و حفاری کار معدنکاران است که ابتدا کوه را منفجر میکنند و بعد با بولدوزر به جان آن میافتند. کاوش یک کار ظریف و دقیق است که باستانشناس سعی میکند در زمان کنار زدن لایه خاک، کوچکترین اثری از تاریخ بازمانده جا به جا نشود، وگرنه بازخوانی تاریخ ممکن نیست! بیخبری عزتالله ضرغامی (در ایام ارائه طرح) از طرح خطرناکی که مجلسیها برای تنها سرمایه وزارت میراث فرهنگی نوشتهاند هم خبر خوبی نیست.
مجلس ارزآور
46 نمایندهای که طرح را مطرح کردند «ارزآور بودن» فروش اشیای تاریخی را یکی از دلایل موافقت با حراج خطرناک دانستهاند تا این سؤال پیش بیاید که آیا هر چیزی که قابل تبدیل شدن به پول است را باید فروخت؟ حتی شناسنامه باستانی کشور را! آیا آنها نمیدانند اشیای تاریخی و باستانی کشور هیچ فرقی با جنگلهای باستانی هیرکانی ندارند.
جنگلهای باستانی هیرکانی هم قابلیت ارزآوری دارند، آیا باید ایران را به هاب(قطب) فروش چوب جنگلهای باستانی کشور تبدیل کرد؟ آیا خزر را میتوان فروخت؟ آیا میتوان زاگرس را به حراج گذاشت؟ آیا میتوان کارون نفس بریده از انتقال آبهای غیرکارشناسی را به قیمت ناچیز داد و رفت؟ چرا نمایندگان فکر میکنند اشیا باستانی تاریخی کشور قابل قیمتگذاریاند؟ در نهایت باید سؤال اصلی این گزارش را پرسید.
چه کسانی در دو دهه گذشته دنبال تصویب حراج اشیای تاریخی و باستانی کشورند و در هر دورهای آن را به یک شکل خاص مطرح میکنند؟

گمشدگی واقعیتها در جنگ روایتها
یکی از مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد و باعث شده تا آرامش فضای جامعه برهم بریزد، کثرت رسانههای عمدتاً غیررسمی و غیرمرجع است که در داخل کشور عمدتاً از سوی مخالفان جمهوری اسلامی و در خارج از کشور توسط جریانهای رسانهای معاند نمایندگی میشود. کثرت رسانههایی که اغلبشان کار رسانه را بهطور حرفهای انجام نمیدهند و بیشتر از اینکه به دنبال واقعیت باشند، به دنبال جذب دنبالکننده هستند، سبب شده تا نوعی بحران اطلاعرسانی و شفافیت در اخبار بهوجود آید؛ بحرانی که عمدتاً رسانههای رسمی را نیز با مشکل مواجه میسازد؛ زیرا به جای آن که بهدنبال روایتآفرینی درست و انعکاس واقعیتها باشند، باید به روندهای رسانهای جریانهای معاند و مخالف پرداخته و مدام به آنها پاسخ بدهند. تعداد بالای رسانههای جمعی غیررسمی و رسانههایی که خبرپراکنی میکنند، باعث شده تا اولاً نظارت بر آنها چندان موضوعیتی نداشته باشد و ثانیاً شائبههایی که در اذهان عمومی ایجاد میکنند، چندان در رصد رسانههای رسمی قرار نگیرد.
قبل از گسترش رسانه و ابزارهای رسانهای و پیامرسانهای اجتماعی چون توئیتر و اینستاگرام و تلگرام و... در ایران، نوعی رویکرد متمرکز، یکجانبه و بالا به پایین در باب انتشار اطلاعات وجود داشت و مردم به روایتهای نهادهای اجرایی و رسانه حاکم در کشور یعنی صداوسیما کفایت میکردند و مخاطبان برای دانستن جزئیات هر پدیده اجتماعی و سیاسی و... باید به انتظار رسانه ملی و گزارشهای تصویری تلویزیون میماندند؛ اما پس از گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در کشور، نوعی انفجار اطلاعاتی رخ داد. این سرعت بالا در اطلاعرسانی باعث شد تا فضای مجازی به رقیبی جدی برای رسانه ملی تبدیل شود. لذا رویه سابق حاکمیت متمرکز رسانهای به حاکمیت رسانههای مختلف در بستر اینترنت تبدیل شد.
اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد که این دسته از رسانهها اخبار واقعی را انعکاس میدهند، اما روایتآفرینی و ذهنیتآفرینی کارویژه مهم آنها است. جامعه امروز جامعهای است که مرتب میخواهد از محیطش اطلاعات داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد و در هر لحظه بسیار متحول، متلون و رنگبهرنگ است. بنابراین، اطلاع دادن واقعیتهای پیرامونی به افراد برایشان امر مهمی است؛ چراکه واقعیت را درست روایتکردن کمک میکند تا بتوانند درست تصمیم بگیرند. اما پرسش قابل تأمل آن است که تا چه اندازه رسانههایی وجود دارند که به این نیاز بهطور اصولی پاسخ دهند؟
نقشآفرینی نامطلوب رسانههای مغرض در وهله اول با هجمه علیه نظام جمهوری اسلامی و در وهله بعد با هجمه علیه دولت صورت میگیرد؛ آنچه در وضعیت کنونی هم شاهد آن هستیم و میبینیم که هر قدر مقامات رسمی دولت از رئیس جمهور گرفته تا معاونان و وزیران و مدیران در گفتوگو با رسانههای مرجع چهارچوب سیاستهای اجرایی را مشخص و اخبار دروغ را تکذیب میکنند، باز هم رسانههای مغرض با شائبهآفرینی و دامن زدن به شایعات و اخبار نادرست، بخشهایی از جامعه را در پذیرش واقعیتهایی که بهطور رسمی و بارها علنی اعلام میشوند، دچار چالش میکنند.
بارها از رسانههای رسمی و توسط مقامات دولتی اعلام شده که قیمت نان، دارو و بنزین هیچ تغییری نمیکند و مردم به شایعات توجه نکنند، اما بازهم بیشتر رسانهها سعی در تحریف واقعیتها دارند و با طرح مطالبی دروغین در قالب تحلیل و گزارش، ثبات جامعه را به هم میریزند. روایتآفرینی و ذهنیتآفرینی از اخبار یکی از کار ویژههای برخی از رسانههای داخلی است که دست برقضا در بیشتر مواقع با رسانههای معاند، دانسته یا نادانسته همراه میشوند. به ندرت میتوان رسانه معاندی را پیدا کرد که از بررسی عناوین آخرین اخبار و مطالبش نتوان چهارچوب کلی سیاستهای حاکم بر آن را تشخیص داد. نکتهای که در ارتباط با این رسانهها قابل توجه است، آن است که ایجاد سردرگمی در جامعه نهتنها از پیامدهای سیاستهای خبری شان است، بلکه جزو اهدافشان نیز به شمار میرود. خبرپراکنی و تولید انبوه خبر با هدف کاستن از اهمیت اخبار مهم و به پایین راندن آنها از صدر اخبار در اولویت به پایین فهرست، متأسفانه سیاستی است که بیشتر افراد جامعه با آن آشنا نیستند و به همین خاطر تحت تأثیر اخبار نادرست قرار میگیرند.
جنگ امروز جنگ رسانهها است و جنگ رسانهها با اختلاط روایتآفرینیهای واقعی و غیرواقعی به پیش میرود؛ آنچه ضروری است که یک شهروند جامعه ایران از آن آگاه باشد، اطلاع از ماهیت رسانههایی است که با آنها سروکار دارد. در جنگ روایتها، روایت واقعی و اصلی بین روایتهای دروغین گم شود؛ آنچه در ایران در حال حاضر قابل مشاهده است آن است که تعداد زیادی از رسانهها که هر کدام هم منافع خاصی را دنبال میکنند، باعث میشوند تا صدای رسانههای رسمی به گوش جامعه نرسد؛ در حالی که در اخبار روزانه بویژه اخبار اقتصادی مرتبط با سیاستهای دولت، آنچه باید قابل استناد باشد، روایت رسمی حاکمیت و رسانههای رسمی است.
باید دانست که پیروزی در جنگ روایتها به معنای پیروزی در جنگ علیه تحریف است و پیروزی در جنگ تحریف یعنی پیروزی در جنگ تحریم و شکست دادن دشمن. شناخت درست و دقیق این جنگ و ابعاد و تطبیق آن در میدان و عرصه زندگی روزانه کمک زیادی به موضعگیری دقیق رفتارهای عقلانی و انقلابی میکند در واقع جنگ روایتها قدرت تولید معنا و محتوا و تبیین آن در زمان مناسب با روایت اول و جذاب و هنرمندانه است در این جنگ دشمن به انتشار هدفمند اخبار و گزارشات میپردازد، بخشی از اخبار یا گزارش را درست مینمایاند مانند وضعیت نابسامان اقتصادی یا آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که کسی آنها را انکار نمیکند، اما در این ارائه به سیاه نمایی و دروغسازی و زیر سؤال بردن اصل نظام میپردازد.
درست است که رسانههای رسمی به تنهایی برای پوشش تمام رویدادهای کشور کافی نیستند و رسانههای غیررسمی بویژه رسانههای بومی و محلی هر منطقه نقش مهمی در اقناع افکار عمومی دارند، اما مبنای اطلاعرسانی به شهروندان، باید اخبار منتشره در رسانههای رسمی باشد. مخاطب باید بداند که رسانههای اجتماعی هرقدر هم که در نشر اخبار موفق باشند و یا بازدیدکننده و دنبالکننده بالایی داشته باشند، باز هم از اعتبار اصلی برخوردار نیستند و تنها در همان جامعه محدود مخاطب و اخبار باید مورد توجه قرار گیرند. باید توجه داشت که هدف عمده رسانههای اجتماعی جذب هرچه بیشتر دنبال کننده است؛ آنها برای اینکه طرفداران زیادی را با خود همراه کنند، اقدام به انتشار مطالبی میکنند که خوشایند افراد باشد؛ نه ضرورتاً اخباری که واقعیت دارند. رسانههای اجتماعی مغرض از نارضایتیهای عمومی ارتزاق کرده و روی آنها موج سواری میکنند. اینگونه روایتهای غیر واقعی شکل میگیرد و در نتیجه، این روایتهای غیرواقعی خود واقعیت آفرینی میکنند؛ اما واقعیتهایی که مبنای واقعی نداشتهاند و در حقیقت به انحراف کشیده شدهاند.
قبل از گسترش رسانه و ابزارهای رسانهای و پیامرسانهای اجتماعی چون توئیتر و اینستاگرام و تلگرام و... در ایران، نوعی رویکرد متمرکز، یکجانبه و بالا به پایین در باب انتشار اطلاعات وجود داشت و مردم به روایتهای نهادهای اجرایی و رسانه حاکم در کشور یعنی صداوسیما کفایت میکردند و مخاطبان برای دانستن جزئیات هر پدیده اجتماعی و سیاسی و... باید به انتظار رسانه ملی و گزارشهای تصویری تلویزیون میماندند؛ اما پس از گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در کشور، نوعی انفجار اطلاعاتی رخ داد. این سرعت بالا در اطلاعرسانی باعث شد تا فضای مجازی به رقیبی جدی برای رسانه ملی تبدیل شود. لذا رویه سابق حاکمیت متمرکز رسانهای به حاکمیت رسانههای مختلف در بستر اینترنت تبدیل شد.
اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد که این دسته از رسانهها اخبار واقعی را انعکاس میدهند، اما روایتآفرینی و ذهنیتآفرینی کارویژه مهم آنها است. جامعه امروز جامعهای است که مرتب میخواهد از محیطش اطلاعات داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد و در هر لحظه بسیار متحول، متلون و رنگبهرنگ است. بنابراین، اطلاع دادن واقعیتهای پیرامونی به افراد برایشان امر مهمی است؛ چراکه واقعیت را درست روایتکردن کمک میکند تا بتوانند درست تصمیم بگیرند. اما پرسش قابل تأمل آن است که تا چه اندازه رسانههایی وجود دارند که به این نیاز بهطور اصولی پاسخ دهند؟
نقشآفرینی نامطلوب رسانههای مغرض در وهله اول با هجمه علیه نظام جمهوری اسلامی و در وهله بعد با هجمه علیه دولت صورت میگیرد؛ آنچه در وضعیت کنونی هم شاهد آن هستیم و میبینیم که هر قدر مقامات رسمی دولت از رئیس جمهور گرفته تا معاونان و وزیران و مدیران در گفتوگو با رسانههای مرجع چهارچوب سیاستهای اجرایی را مشخص و اخبار دروغ را تکذیب میکنند، باز هم رسانههای مغرض با شائبهآفرینی و دامن زدن به شایعات و اخبار نادرست، بخشهایی از جامعه را در پذیرش واقعیتهایی که بهطور رسمی و بارها علنی اعلام میشوند، دچار چالش میکنند.
بارها از رسانههای رسمی و توسط مقامات دولتی اعلام شده که قیمت نان، دارو و بنزین هیچ تغییری نمیکند و مردم به شایعات توجه نکنند، اما بازهم بیشتر رسانهها سعی در تحریف واقعیتها دارند و با طرح مطالبی دروغین در قالب تحلیل و گزارش، ثبات جامعه را به هم میریزند. روایتآفرینی و ذهنیتآفرینی از اخبار یکی از کار ویژههای برخی از رسانههای داخلی است که دست برقضا در بیشتر مواقع با رسانههای معاند، دانسته یا نادانسته همراه میشوند. به ندرت میتوان رسانه معاندی را پیدا کرد که از بررسی عناوین آخرین اخبار و مطالبش نتوان چهارچوب کلی سیاستهای حاکم بر آن را تشخیص داد. نکتهای که در ارتباط با این رسانهها قابل توجه است، آن است که ایجاد سردرگمی در جامعه نهتنها از پیامدهای سیاستهای خبری شان است، بلکه جزو اهدافشان نیز به شمار میرود. خبرپراکنی و تولید انبوه خبر با هدف کاستن از اهمیت اخبار مهم و به پایین راندن آنها از صدر اخبار در اولویت به پایین فهرست، متأسفانه سیاستی است که بیشتر افراد جامعه با آن آشنا نیستند و به همین خاطر تحت تأثیر اخبار نادرست قرار میگیرند.
جنگ امروز جنگ رسانهها است و جنگ رسانهها با اختلاط روایتآفرینیهای واقعی و غیرواقعی به پیش میرود؛ آنچه ضروری است که یک شهروند جامعه ایران از آن آگاه باشد، اطلاع از ماهیت رسانههایی است که با آنها سروکار دارد. در جنگ روایتها، روایت واقعی و اصلی بین روایتهای دروغین گم شود؛ آنچه در ایران در حال حاضر قابل مشاهده است آن است که تعداد زیادی از رسانهها که هر کدام هم منافع خاصی را دنبال میکنند، باعث میشوند تا صدای رسانههای رسمی به گوش جامعه نرسد؛ در حالی که در اخبار روزانه بویژه اخبار اقتصادی مرتبط با سیاستهای دولت، آنچه باید قابل استناد باشد، روایت رسمی حاکمیت و رسانههای رسمی است.
باید دانست که پیروزی در جنگ روایتها به معنای پیروزی در جنگ علیه تحریف است و پیروزی در جنگ تحریف یعنی پیروزی در جنگ تحریم و شکست دادن دشمن. شناخت درست و دقیق این جنگ و ابعاد و تطبیق آن در میدان و عرصه زندگی روزانه کمک زیادی به موضعگیری دقیق رفتارهای عقلانی و انقلابی میکند در واقع جنگ روایتها قدرت تولید معنا و محتوا و تبیین آن در زمان مناسب با روایت اول و جذاب و هنرمندانه است در این جنگ دشمن به انتشار هدفمند اخبار و گزارشات میپردازد، بخشی از اخبار یا گزارش را درست مینمایاند مانند وضعیت نابسامان اقتصادی یا آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که کسی آنها را انکار نمیکند، اما در این ارائه به سیاه نمایی و دروغسازی و زیر سؤال بردن اصل نظام میپردازد.
درست است که رسانههای رسمی به تنهایی برای پوشش تمام رویدادهای کشور کافی نیستند و رسانههای غیررسمی بویژه رسانههای بومی و محلی هر منطقه نقش مهمی در اقناع افکار عمومی دارند، اما مبنای اطلاعرسانی به شهروندان، باید اخبار منتشره در رسانههای رسمی باشد. مخاطب باید بداند که رسانههای اجتماعی هرقدر هم که در نشر اخبار موفق باشند و یا بازدیدکننده و دنبالکننده بالایی داشته باشند، باز هم از اعتبار اصلی برخوردار نیستند و تنها در همان جامعه محدود مخاطب و اخبار باید مورد توجه قرار گیرند. باید توجه داشت که هدف عمده رسانههای اجتماعی جذب هرچه بیشتر دنبال کننده است؛ آنها برای اینکه طرفداران زیادی را با خود همراه کنند، اقدام به انتشار مطالبی میکنند که خوشایند افراد باشد؛ نه ضرورتاً اخباری که واقعیت دارند. رسانههای اجتماعی مغرض از نارضایتیهای عمومی ارتزاق کرده و روی آنها موج سواری میکنند. اینگونه روایتهای غیر واقعی شکل میگیرد و در نتیجه، این روایتهای غیرواقعی خود واقعیت آفرینی میکنند؛ اما واقعیتهایی که مبنای واقعی نداشتهاند و در حقیقت به انحراف کشیده شدهاند.

قراردادهای نفتی به 20 میلیارد دلار رسید
خجسته مهر توجه به شرکتهای دانشبنیان و استفاده حداکثری از توان آنها را نیز یکی از اولویتهای این دولت برمی شمارد و عنوان میکند: «برای توسعه حداکثری میدانهای مشترک و استفاده حداکثری از توانمندی شرکتهای ایرانی...
در حالیکه در سال های مدیریت زنگنه، تعداد قراردادهای نفتی بسیار ناچیز بود، اما رقم کنونی قراردادهای نفتی بی سابقه محسوب می شود
گروه اقتصادی: تاکنون بیش از 16.5 میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد نفتی در دولت سیزدهم به امضا رسیده است که به گفته معاون وزیر نفت، سهم شرکت ملی نفت از این ۱۶.۵ میلیارد قرارداد و تفاهمنامه امضا شده، حدود ۹.۶ میلیارد دلار است؛ ۴.۵ میلیارد آن به قرارداد تبدیل شده است و بقیه آن تفاهمنامه است.
برآورد تفاهمنامهها و قراردادهای نفتی بر مبنای اسناد جدید در حال امضا نشان میدهد که بهزودی رقم قراردادهای نفتی دولت سیزدهم از مرز 27 میلیارد دلار عبور خواهد کرد که بخشی از آنها داخلی و بخشی نیز خارجی است.به گزارش «ایران»، محسن خجستهمهر در این رابطه با تأکید بر اینکه اگرچه با شرکتهای بینالمللی نیز قراردادهایی در این مدت امضا کردهایم اما ما منتظر خارجیها نماندهایم، عنوان میکند: «در گذشته چنین بود، اما اکنون از تمام ظرفیتها برای توسعه استفاده میشود. به طوری که در راستای توسعه حداکثری میادین مشترک نفت و گاز و استفاده حداکثری از ظرفیت شرکتهای ایرانی برنامه ریزی میکنیم و میخواهیم از ظرفیت تمام شرکتهای داخلی استفاده کنیم.»
گسترش تعامل با شرکتهای روس
تعامل صنعت نفت ایران و شرکتهای نفتی روس در دولت کنونی رو به توسعه است و علاوه بر قراردادها و تفاهمنامههایی که در حاشیه سفر رئیس جمهور به روسیه منعقد شد، همچنان این روابط در حال گسترش است. حتی در روزهای اخیر شرکتهای نفتی بزرگ روس به تهران آمدند و در حاشیه بیست و ششمین نمایشگاه نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی تفاهمنامهها و قراردادهایی را امضا کردند. به طوری که معاون وزیر نفت میگوید: «مناسبات راهبردی بالفعلی با کشور روسیه داریم. اکنون دیپلماسی ایران و روسیه فعال است و روند امضای قراردادهای نفتی با شرکتهای روس نیز ادامه دارد. در حال حاضر ٥ میدان نفتی توسط شرکتهای نفتی روسیه در حال توسعه است و ٢ میدان دیگر هم بر مبنای توافق انجام شده بزودی شروع میشود.»
خجسته مهر توجه به شرکتهای دانشبنیان و استفاده حداکثری از توان آنها را نیز یکی از اولویتهای این دولت برمی شمارد و عنوان میکند: «برای توسعه حداکثری میدانهای مشترک و استفاده حداکثری از توانمندی شرکتهای ایرانی فاز دوم میدان آزادگان شمالی و طرح در حال اجرای آزادگان جنوبی طی قراردادی به ارزش ۷.۵ میلیاد دلار به مجموعهای از شرکتهای اکتشاف و تولید در قالب کنسرسیوم سپرده میشود.»
او ادامه میدهد: «این قرارداد که در چندماه آینده امضا میشود میتواند تحولی در اقتصاد ایران بهوجود آورد و تصمیمی است که در مجموعه وزارت نفت گرفته شده است.»
امروز ۳ میلیارد دلار قرارداد امضا میشود
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران عنوان میکند: «روز یکشنبه، در سومین روز از نمایشگاه نفت هشت قرارداد با تعدادی از هلدینگهای پتروشیمی از جمله هلدینگ پتروفرهنگ، اویک و... به ارزش حدود ۳ میلیارد دلار امضا میشود تا پتروشیمیها نیز وارد عرضه سرمایهگذاری در بالادست صنعت نفت و همین طور تأمین پایدار گاز مصرفی خود در زمستانها شوند.»
آمادهایم که صادرات نفت را دوبرابر کنیم
معاون وزیر نفت با اشاره به اینکه در این دولت 40 درصد افزایش صادرات نفت را در سختترین تحریمها رقم زدیم، عنوان میکند: «ما نفت را صادر نکردیم بلکه آن را با استفاده از تمام ظرفیتها فروختیم. هماکنون نیز تمام هم و غم خود را بازپسگیری سهم ایران از بازار نفت قرار دادیم و آماده افزایش صادرات نفت به میزان دو برابر مقدار کنونی هستیم.»
خجستهمهر تأکید میکند: «با جواد اوجی، وزیر نفت و هیچ مقامی در وزارت نفت، نهتنها در موضوع فروش نفت بلکه در هیچ زمینه دیگری اختلاف نداریم.» مدیرعامل شرکت ملی نفت همچنین در پاسخ به «ایران» بیان میکند: «تاکنون تهاتر نفت با سرمایهگذاری نداشتهایم اما تهاتر نفت انجام میشود و این تهاتر با کالا است. برخی پیمانکاران اخیراً معادل کاری که انجام میدهند، تقاضای نفت برای صادرات میکنند به شرط آنکه تجمیع طلب آنها به اندازه یک محموله نفت باشد، این امر ممکن است اما در ارقام کمتر امکان ندارد.» او در پایان عنوان میکند: «از این رو تهاتر صورت گرفته است اما برای کالاست. کالای معوض را بر اساس تصمیم کارگروه به ازای کل تشریفات قانونی و اخذ ضمانتنامه معتبر بانکی تهاتر میکنیم.»
مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت در گفتوگو با «ایران» تشریح کرد
روند افزایش تولید نفت آزادگان تا 570 هزار بشکه در روز
مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران میگوید که این دولت برنامه دارد تولید نفت از میدان آزادگان را به 570 هزار بشکه در روز برساند. کریم زبیدی به «ایران» توضیح میدهد: «تا پایان سال برنامه داریم که فاز اول توسعه این میدان را تکمیل کنیم و سطح تولید را به 220 هزار بشکه در روز برسانیم. در فاز دوم توسعه این میدان به شکل یکپارچه دنبال خواهد شد. به این ترتیب که آزادگان شمالی و جنوبی را به شکل یکپارچه توسعه دهیم و تولید از این میدان را به ۵۷۰ هزار بشکه در روز برسانیم.» زبیدی با تأکید بر اینکه توسعه در این دولت با اولویت میادین مشترک انجام خواهد شد، عنوان میکند: «در آزادگان که یک میدان مشترک مهم ایران به شمار میرود، کار را با تأمین مالی از خارج صنعت دنبال خواهیم کرد. به طوری که بانکها و شرکتهای صاحب سرمایه، سرمایه گذار توسعه خواهند شد.»
مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران تکمیل میدان مشترک پارس جنوبی را نیز یکی دیگر از اولویتها برمیشمارد و میگوید: «برای میدان یادآوران نیز با یک شرکت خارجی در حال مذاکره هستیم.»
زبیدی منابع مالی توسعه میدان آزادگان را در فاز دوم 7.5 میلیارد دلار عنوان میکند و میگوید: «بهزودی تفاهمنامه این بخش امضا خواهد شد.»
گروه اقتصادی: تاکنون بیش از 16.5 میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد نفتی در دولت سیزدهم به امضا رسیده است که به گفته معاون وزیر نفت، سهم شرکت ملی نفت از این ۱۶.۵ میلیارد قرارداد و تفاهمنامه امضا شده، حدود ۹.۶ میلیارد دلار است؛ ۴.۵ میلیارد آن به قرارداد تبدیل شده است و بقیه آن تفاهمنامه است.
برآورد تفاهمنامهها و قراردادهای نفتی بر مبنای اسناد جدید در حال امضا نشان میدهد که بهزودی رقم قراردادهای نفتی دولت سیزدهم از مرز 27 میلیارد دلار عبور خواهد کرد که بخشی از آنها داخلی و بخشی نیز خارجی است.به گزارش «ایران»، محسن خجستهمهر در این رابطه با تأکید بر اینکه اگرچه با شرکتهای بینالمللی نیز قراردادهایی در این مدت امضا کردهایم اما ما منتظر خارجیها نماندهایم، عنوان میکند: «در گذشته چنین بود، اما اکنون از تمام ظرفیتها برای توسعه استفاده میشود. به طوری که در راستای توسعه حداکثری میادین مشترک نفت و گاز و استفاده حداکثری از ظرفیت شرکتهای ایرانی برنامه ریزی میکنیم و میخواهیم از ظرفیت تمام شرکتهای داخلی استفاده کنیم.»
گسترش تعامل با شرکتهای روس
تعامل صنعت نفت ایران و شرکتهای نفتی روس در دولت کنونی رو به توسعه است و علاوه بر قراردادها و تفاهمنامههایی که در حاشیه سفر رئیس جمهور به روسیه منعقد شد، همچنان این روابط در حال گسترش است. حتی در روزهای اخیر شرکتهای نفتی بزرگ روس به تهران آمدند و در حاشیه بیست و ششمین نمایشگاه نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی تفاهمنامهها و قراردادهایی را امضا کردند. به طوری که معاون وزیر نفت میگوید: «مناسبات راهبردی بالفعلی با کشور روسیه داریم. اکنون دیپلماسی ایران و روسیه فعال است و روند امضای قراردادهای نفتی با شرکتهای روس نیز ادامه دارد. در حال حاضر ٥ میدان نفتی توسط شرکتهای نفتی روسیه در حال توسعه است و ٢ میدان دیگر هم بر مبنای توافق انجام شده بزودی شروع میشود.»
خجسته مهر توجه به شرکتهای دانشبنیان و استفاده حداکثری از توان آنها را نیز یکی از اولویتهای این دولت برمی شمارد و عنوان میکند: «برای توسعه حداکثری میدانهای مشترک و استفاده حداکثری از توانمندی شرکتهای ایرانی فاز دوم میدان آزادگان شمالی و طرح در حال اجرای آزادگان جنوبی طی قراردادی به ارزش ۷.۵ میلیاد دلار به مجموعهای از شرکتهای اکتشاف و تولید در قالب کنسرسیوم سپرده میشود.»
او ادامه میدهد: «این قرارداد که در چندماه آینده امضا میشود میتواند تحولی در اقتصاد ایران بهوجود آورد و تصمیمی است که در مجموعه وزارت نفت گرفته شده است.»
امروز ۳ میلیارد دلار قرارداد امضا میشود
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران عنوان میکند: «روز یکشنبه، در سومین روز از نمایشگاه نفت هشت قرارداد با تعدادی از هلدینگهای پتروشیمی از جمله هلدینگ پتروفرهنگ، اویک و... به ارزش حدود ۳ میلیارد دلار امضا میشود تا پتروشیمیها نیز وارد عرضه سرمایهگذاری در بالادست صنعت نفت و همین طور تأمین پایدار گاز مصرفی خود در زمستانها شوند.»
آمادهایم که صادرات نفت را دوبرابر کنیم
معاون وزیر نفت با اشاره به اینکه در این دولت 40 درصد افزایش صادرات نفت را در سختترین تحریمها رقم زدیم، عنوان میکند: «ما نفت را صادر نکردیم بلکه آن را با استفاده از تمام ظرفیتها فروختیم. هماکنون نیز تمام هم و غم خود را بازپسگیری سهم ایران از بازار نفت قرار دادیم و آماده افزایش صادرات نفت به میزان دو برابر مقدار کنونی هستیم.»
خجستهمهر تأکید میکند: «با جواد اوجی، وزیر نفت و هیچ مقامی در وزارت نفت، نهتنها در موضوع فروش نفت بلکه در هیچ زمینه دیگری اختلاف نداریم.» مدیرعامل شرکت ملی نفت همچنین در پاسخ به «ایران» بیان میکند: «تاکنون تهاتر نفت با سرمایهگذاری نداشتهایم اما تهاتر نفت انجام میشود و این تهاتر با کالا است. برخی پیمانکاران اخیراً معادل کاری که انجام میدهند، تقاضای نفت برای صادرات میکنند به شرط آنکه تجمیع طلب آنها به اندازه یک محموله نفت باشد، این امر ممکن است اما در ارقام کمتر امکان ندارد.» او در پایان عنوان میکند: «از این رو تهاتر صورت گرفته است اما برای کالاست. کالای معوض را بر اساس تصمیم کارگروه به ازای کل تشریفات قانونی و اخذ ضمانتنامه معتبر بانکی تهاتر میکنیم.»
مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت در گفتوگو با «ایران» تشریح کرد
روند افزایش تولید نفت آزادگان تا 570 هزار بشکه در روز
مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران میگوید که این دولت برنامه دارد تولید نفت از میدان آزادگان را به 570 هزار بشکه در روز برساند. کریم زبیدی به «ایران» توضیح میدهد: «تا پایان سال برنامه داریم که فاز اول توسعه این میدان را تکمیل کنیم و سطح تولید را به 220 هزار بشکه در روز برسانیم. در فاز دوم توسعه این میدان به شکل یکپارچه دنبال خواهد شد. به این ترتیب که آزادگان شمالی و جنوبی را به شکل یکپارچه توسعه دهیم و تولید از این میدان را به ۵۷۰ هزار بشکه در روز برسانیم.» زبیدی با تأکید بر اینکه توسعه در این دولت با اولویت میادین مشترک انجام خواهد شد، عنوان میکند: «در آزادگان که یک میدان مشترک مهم ایران به شمار میرود، کار را با تأمین مالی از خارج صنعت دنبال خواهیم کرد. به طوری که بانکها و شرکتهای صاحب سرمایه، سرمایه گذار توسعه خواهند شد.»
مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران تکمیل میدان مشترک پارس جنوبی را نیز یکی دیگر از اولویتها برمیشمارد و میگوید: «برای میدان یادآوران نیز با یک شرکت خارجی در حال مذاکره هستیم.»
زبیدی منابع مالی توسعه میدان آزادگان را در فاز دوم 7.5 میلیارد دلار عنوان میکند و میگوید: «بهزودی تفاهمنامه این بخش امضا خواهد شد.»

عالمیان: رنکینگ نشانه قدرت نیست
فائزه زمانی/ لژیونر تنیس روی میز انتظار حمایت بیشتری از مسئولان فدراسیون دارد. نیما عالمیان بعد از سقوط 15 پلهای در رنکینگ جهانی از عدم اعزام به تورنمنتهای مختلف برای حفظ و ارتقای رنکینگ گلایه دارد اما در عین حال این سقوط 15 پلهای را برای خود تهدید نمیداند و معتقد است با حضوری مستمر در تورنمنتهای پیش رو این سقوط جبران میشود. او در گفتوگو با خبرنگار«ایران» از شرایطش در لیگ فرانسه میگوید: «خدا را شکر شرایطم در لیگ فرانسه خوب است. تیم من رومانج و دو تیم دیگر در صدر برای سکوی اول تا سوم رقابتی جدی داریم و اگر بازیهای پیش رو را با موفقیت پشت سر بگذاریم احتمال قهرمانیمان زیاد است. فعلاً یک ماه تا اتمام مسابقاتم در لیگ فرانسه باقی مانده است، بعد از پایان کارم در فرانسه به ایران میآیم و خود را برای حضور در اردوهای تیم ملی و مسابقات تدارکاتی آماده میکنم.» عالمیان معتقد است تعویق بازیهای آسیایی برنامهریزی اش را بهم زده است: «با تعویق بازیهای آسیایی برنامهریزیمان بهم خورد، زمانبندی ما طوری بود که هم زمان با شروع بازیهای آسیایی به پیک بدنی برسیم که با لغو این مسابقات باید برنامهمان را تغییر دهیم. حالا تمام تمرکزمان را روی بازیهای کشورهای اسلامی و مسابقات تیمی جهانی خواهیم گذاشت و با برنامهریزی فدراسیون به تورنمنت کرواسی، اسلوونی و احتمالاً جایزه بزرگ مجارستان اعزام میشویم تا خودمان را برای مسابقات پیش رو آماده کنیم. فدراسیون هزینه تورنمنت کرواسی و اسلوونی را متقبل میشود، امیدوارم شرایط برای حضور در مجارستان هم مهیا شود.»
لژیونر تنیس روی میز انتظار حمایت بیشتری از فدراسیون دارد: «من بهعنوان نفر اول یا دوم تیم ملی انتظار دارم فدراسیون بیشتر از اینها از بازیکنانش حمایت کرده و ما را به حال خود رها نکند. برای حفظ و ارتقای رنکینگ نیازمند حضور در مسابقات مختلف هستیم. ما باید هر سال در 8 مسابقه برای ارتقای رنکینگ شرکت کنیم اما من امسال سرجمع در 4 تورنمنت هم شرکت نکردهام.» او سقوط چندپلهای رنکینگش را تهدید نمیداند: «سقوط رنکینگ برایم تهدیدی محسوب نمیشود. من مسابقهای ندادهام و اگر فدراسیون من را به مسابقات مختلف اعزام کند رنکینگم مجدداً ارتقا مییابد. از نظر من رنکینگ نشانه قدرت نیست! در حال حاضر رنکینگ پولی شده و هر کسی پول بیشتری داشته و بتواند در تورنمنتها و مسابقات مختلف حضوری مستمر داشته باشد رنکینگ بهتری خواهد داشت. بازیکنان تیمهای مختلف زمانی که ما را در مسابقات میبینند به ما میگویند مسابقات قبلی کجا بودین؟ ما متأسفانه در سال خیلی از تورنمنتها را که براحتی با شرکت در آنها میتوانیم رنکینگمان را ارتقا دهیم، از دست میدهیم.» او معتقد است به شرط حمایت فدراسیون تیم ملی میتواند روی سکوی مسابقات مختلف بایستد: «درحال حاضر بازیکنان آماده و تیم ملی خوبی داریم که اگر حمایت شویم میتوانیم تا 10 سال آینده رنکینگ ایران را بیشتر از قبل ارتقا دهیم. بعد از مدتها تیمی یکدست داریم که با حمایتهای لازم میتوانیم جزو 10 تیم برتر دنیا شویم و حتی به سمت مدالآوری برویم. قدرت پینگ پنگ در آسیا جمع شده است و رقبای آسیایی بسیار سرسخت هستند. ما در مسابقات قهرمانی آسیایی اخیر بازی نزدیکی با تیمهای قدرتمند هند و هنگ کنگ انجام دادیم و در نهایت پنجم شدیم. نوشاد پینگ پنگ ایران را متحول کرد و حالا تیمها در دنیا از ما حساب میبرند.» ملی پوش تنیس روی میز از الان هدفش کسب مجوز حضور در المپیک پاریس از طریق رنکینگ است: «ما پله پله برنامهریزی میکنیم، در حال حاضر تمرکزم روی بازیهایم در لیگ فرانسه است و با پایان لیگ فرانسه روی بازیهای کشورهای اسلامی و مسابقات بعدی تمرکز میکنم. از الان به المپیک فکر میکنم، هدفم این است که با ارتقای رنکینگ سهمیه حضور در المپیک 2024 پاریس را بگیرم. اگر فدراسیون بیشتر حمایت کند میتوانیم حداقل 2 سهمیه از طریق رنکینگ برای حضور در المپیک پاریس بگیریم و دیگر معطل مسابقات انتخابی و ماجراهایش نشویم.»
لژیونر تنیس روی میز انتظار حمایت بیشتری از فدراسیون دارد: «من بهعنوان نفر اول یا دوم تیم ملی انتظار دارم فدراسیون بیشتر از اینها از بازیکنانش حمایت کرده و ما را به حال خود رها نکند. برای حفظ و ارتقای رنکینگ نیازمند حضور در مسابقات مختلف هستیم. ما باید هر سال در 8 مسابقه برای ارتقای رنکینگ شرکت کنیم اما من امسال سرجمع در 4 تورنمنت هم شرکت نکردهام.» او سقوط چندپلهای رنکینگش را تهدید نمیداند: «سقوط رنکینگ برایم تهدیدی محسوب نمیشود. من مسابقهای ندادهام و اگر فدراسیون من را به مسابقات مختلف اعزام کند رنکینگم مجدداً ارتقا مییابد. از نظر من رنکینگ نشانه قدرت نیست! در حال حاضر رنکینگ پولی شده و هر کسی پول بیشتری داشته و بتواند در تورنمنتها و مسابقات مختلف حضوری مستمر داشته باشد رنکینگ بهتری خواهد داشت. بازیکنان تیمهای مختلف زمانی که ما را در مسابقات میبینند به ما میگویند مسابقات قبلی کجا بودین؟ ما متأسفانه در سال خیلی از تورنمنتها را که براحتی با شرکت در آنها میتوانیم رنکینگمان را ارتقا دهیم، از دست میدهیم.» او معتقد است به شرط حمایت فدراسیون تیم ملی میتواند روی سکوی مسابقات مختلف بایستد: «درحال حاضر بازیکنان آماده و تیم ملی خوبی داریم که اگر حمایت شویم میتوانیم تا 10 سال آینده رنکینگ ایران را بیشتر از قبل ارتقا دهیم. بعد از مدتها تیمی یکدست داریم که با حمایتهای لازم میتوانیم جزو 10 تیم برتر دنیا شویم و حتی به سمت مدالآوری برویم. قدرت پینگ پنگ در آسیا جمع شده است و رقبای آسیایی بسیار سرسخت هستند. ما در مسابقات قهرمانی آسیایی اخیر بازی نزدیکی با تیمهای قدرتمند هند و هنگ کنگ انجام دادیم و در نهایت پنجم شدیم. نوشاد پینگ پنگ ایران را متحول کرد و حالا تیمها در دنیا از ما حساب میبرند.» ملی پوش تنیس روی میز از الان هدفش کسب مجوز حضور در المپیک پاریس از طریق رنکینگ است: «ما پله پله برنامهریزی میکنیم، در حال حاضر تمرکزم روی بازیهایم در لیگ فرانسه است و با پایان لیگ فرانسه روی بازیهای کشورهای اسلامی و مسابقات بعدی تمرکز میکنم. از الان به المپیک فکر میکنم، هدفم این است که با ارتقای رنکینگ سهمیه حضور در المپیک 2024 پاریس را بگیرم. اگر فدراسیون بیشتر حمایت کند میتوانیم حداقل 2 سهمیه از طریق رنکینگ برای حضور در المپیک پاریس بگیریم و دیگر معطل مسابقات انتخابی و ماجراهایش نشویم.»

سند رسوایی امریکاییها
گروه سیاسی/ مک فارلین مشاور امنیت ملی ایالات متحده امریکا در دولت دونالد ریگان در حالی در سن 84 سالگی درگذشت که زندگی سیاسی او بیش از سه دهه قبل و پیش از پنجاه سالگی به پایان رسیده بود. نام او با پروندهای که در ایران به نام خودش و در امریکا با عنوان رسوایی پرونده «ایران-کنترا» شناخته میشود معروف است. این رسوایی برای مک فارلین آنقدر بزرگ بود که علاوه بر کنارهگیری سیاسی، خودکشی را هم در کارنامه زندگی او ثبت کرده است. این خودکشی البته با کمک همسرش ناموفق ماند. مک فارلین درست زمانی که امریکا به یک بنبست سیاسی در مقابل تشکیل یک نظام نوپا و تبعات ناخودآگاه صدور افکار انقلابی و ضداستکباری رسیده بود در هیأت حاکمه امریکا مسئول پروندهای شد تا با یک قمار سیاسی و با مخفیکاری در بخشهایی از هیأت حاکمه امریکا در ازای انتقال سلاح به ایران، به آزادی گروگانهای خود در لبنان دست یابد. البته این آرزوی بزرگ پشت سخنانی مخفی شده بود که امریکاییها در پشت تریبونهای خود میگفتند.
ایران، مبدأ تحولات جدید
دولت امریکا با کمال اعتمادبهنفس به مردم و کنگره اعلام میکرد که حاضر نیست برای چنین کاری تن به مذاکره بدهد؛ اما ریگان در خفا برخلاف ادعاهای خود راهکاری جز مذاکره و معامله برای خروج از این وضعیت نمیدید. امریکاییها البته به خوبی متوجه شده بودند که تغییر مناسبات غرب آسیا اکنون از مسیر تهران میگذشت، به همین دلیل تلاش داشتند تا با تن دادن به خواستههای جمهوری اسلامی ایران به خواستههای خود برسند. البته مقامات این کشور به سیاق همیشگی خود تلاش داشتند تا از مسیر مذاکره موضوعی، به مذاکره در خصوص مسائل کلانتر همچون موضوعات منطقهای دست یابند. از همین رو امریکاییها سعی کردند تا با سفر مخفیانه به تهران و مذاکره با سران سیاسی جمهوری اسلامی، گامی در جهت تقویت جریان نزدیک به خود و البته گرفتن امتیازات منطقهای بردارند. این موضوع البته با حسن تدبیر و دستور امام خمینی(ره) نه تنها امکانپذیر نشد که سندی بر رسوایی امریکاییها شد. امام در این خصوص فرموده بودند: «هیچ یک از مسئولان با آنها مذاکره نکنند.»
پرده اول؛ وضعیت جنگی ایران و عراق
ایالات متحده پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر دشمنی و خصومت با نظام انقلابی ایران را پیش گرفت و به همه ثابت کرد که آنها ادامه مسیر سیاسی خود در کودتای 28 مرداد و البته حمایتهای تمامقد از شاه مخلوع و وابسته ایران را در نظر دارند. از جمله مسائلی که به گسترش بدبینیها نسبت به امریکا کمک کرده بود، حمایت از تجاوز رژیم بعث عراق به ایران و همچنین تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی و حتی تحویل ندادن سلاحهای خریداری شده ایران بود. این رژیم در حالی مانع همکاری تسلیحاتی دیگر کشورها با ایران نیز بود که جمهوری اسلامی همچون مرحله پیروزی انقلاب در بازپسگیری قسمتهای اشغال شده توسط رژیم بعث، شگفتیساز شد. پیشروی ایران به فاو تحت تحریم تسلیحاتی، تیر خلاصی به این گزاره بود که مهار انقلاب ایران و پروژه نابودسازی آن امکانپذیر خواهد بود. این وضعیت منجر به آن شد که حمایتهای امریکا از عراق به طور قابل توجهی گستردهتر گردد. از همینرو مدرنسازی نیروی زمینی و هوایی عراق به سرعت توسط کشورهای غربی سرعت گرفت. از این پس رژیم بعث به سلاحهایی مجهز شد که سلاحهای گذشته ایران کمتر توان مقابله با آن را داشت. به عنوان نمونه رزمندههای ایرانی قبل از این مقطع برای از بین بردن تانکهای تی55 از آرپی جی 7 استفاده میکردند اما حالا از این سلاحها کار چندانی ساخته نبود و تنها گلولههای توپخانه سنگین و موشکهای تاو میتوانست وارد زره تی 74 شود که ایران به آنها دسترسی نداشت.
پرده دوم؛ استیصال امریکا
در همین شرایط البته امریکاییها نیز اوضاع خوبی در منطقه و بخصوص در لبنان که گروههای مقاومت حامی انقلاب اسلامی در آن فعال بودند نداشتند. هفت مأمور سیاسی و امنیتی غربی و بخصوص امریکایی طی هفت حادثه جداگانه در سالهای 1362 تا 1364 در بیروت گروگان گرفته شده بودند. یکی از مهمترین گروگانها «ویلیام باکلی» رئیس شعبه سازمان سیا در بیروت بود که به عنوان کارمند دیپلماتیک در این کشور فعالیت میکرد. تیم نجات گروگانها نیز که از سوی امریکا و با همکاری موساد به این کشور اعزام شده بود نتوانست کاری از پیش ببرد. شکست همه راهها برای نجات امریکا از این مخمصه باعث شد تا امریکاییها خود را نیازمند ایران برای حل این موضوع بدانند. در همین زمان، اولین جرقههای شکلگیری درخواست امریکاییها برای کمک به آزادی گروگانها مطرح میشود، هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای پنجم فروردین سال 64 مینویسد: «پیش از ظهر احمد آقا [خمینی] آمد گفت که بعضی از رسانهها گفتهاند امریکا بهخاطر گروگانهایی که در دست مردم لبنان دارند تحت فشار است و مایل است که برای حل مشکل از ایران استمداد کند اگر چه ما گروگانگیرها را نمیشناسیم اما گفتیم اگر چنین درخواستی شد درباره آن و راهکار ممکن مشورت کنیم.»
پرده سوم؛ دریافت سلاح در ایران، رسوایی ریگان در امریکا
نیاز ایران به سلاح و نیاز امریکا به آزاد شدن گروگانها و ایجاد پلی ارتباطاتی با مقامات تهران درنهایت منجر به آن شد تا واسطهها این مسأله را پیش ببرند. در مرحله اول نیز انتقال موشکهای تاو به ایران انجام شد و در قبال آن یکی از گروگانها با نام «ریورند بنجامین وییر» در خیابانهای بیروت رها شد. انجام موفقیتآمیز این معامله باعث شد دو کشور برای آزادی مابقی گروگانها و دریافت سلاح تشویق شوند. اما مشکلات پیش آمده در جریان این معامله نیز باعث شد تا امریکاییها تصمیم بگیرند با حذف واسطهها مستقیماً مشغول به فعالیت شوند. به همین دلیل مک فارلین از سمت خود استعفا داد تا با دردسر کمتر برای دولت این کشور این پروژه را پیش ببرد.
پرده آخر؛ بازگشت تحقیرآمیز
روز 23 مه 1986 (4خرداد 1365) مک فارلین بدون اطلاع قبلی همراه با پنج امریکایی دیگر که احتمالاً مأمور سیا بودند راهی ایران شدند. او و هیأت همراه با گذرنامه ایرلندی به نام «شون دولین» وارد تهران شدند. هواپیمای امریکایی به پایگاهی نظامی منتقل شد و مک فارلین مشاور سابق رئیسجمهور و چهار همراه سه ساعت و نیم در فرودگاه مهرآباد تحتنظر نیروهای ویژه سپاه بودند. این هیأت، مورد استقبال هیچ مقام عالی رتبه ایرانی قرار نگرفت و پس از چند ساعت معطلی در هواپیما و فرودگاه به هتل آزادی منتقل شدند. مک فارلین خواستار دیدار با سران سه قوه بود. هیأت امریکایی همراه با خود سه قبضه کلت برای سران سه قوه و یک کیک که به شکل کلید بود به همراه داشتند. قرار بود کیک کلیدی شکل در ضیافتی با مقامات ایرانی خورده شود و کلید قفل روابط دو کشور ایران و امریکا باشد اما پس از اطلاع حضرت امام(ره) از حضور مک فارلین در رأس هیأت امریکایی، ایشان دست آنها را خوانده بود و بهخوبی میدانست که حضور مک فارلین در تیم امریکا بدون تمهیدات خاص نبوده و حضور مشاور سابق امنیت ملی امریکا در این تیم با برنامهریزی صورت گرفته است. به همین دلیل امام(ره) اجازه ندادند تا مقامات ارشد کشور به مذاکره بروند و دستور دادند تا صرفاً مقامات متناظر و با مرتبه سیاسی پایین با هیأت امریکایی گفتوگو کنند. از همینرو تیم چهار نفره از جمله حسن روحانی برای مذاکره حاضر شدند که این مسأله منجر به عصبانیت مک فارلین شد. منطق این اقدام انقلابی نیز به آن دلیل بود که اگر مک فارلین صرفاً برای فروش سلاح آمده است باید با افرادی که به این مسأله ارتباط دارند مانند نیروهای دفاعی مذاکره کنند و مذاکره با سران کشور معنایی نخواهد داشت. این مسأله حکایت از آن دارد که امام راحل بعد از آنکه متوجه حضور مکفارلین در تیم امریکایی شدهاند مانع از رسیدن آنها به اهدافشان شده و پروژه عادیسازی رابطه را که در امریکا و برخی افراد امیدوار به غرب در ایران پیگیری میشده است کور کردند. در خاطرات روز دوشنبه 5 خرداد سال 65 هاشمی رفسنجانی آمده است: «در منزل بودم دکتر هادی و دکتر روحانی آمدند و پس از توصیه آنها در مورد مسائل قابل بحث قرار شد دکتر هادی با هیأت امریکایی مذاکره کنند. عصر آمدند و گفتند مک فارلین ناراضی است و مدعی است به او توهین شده که چرا مقامات با او حرف نمیزنند و چرا هدیهاش را نمیپذیریم و میگوید اگر من برای خرید پوست گربه به روسیه بروم گورباچف در روز دو بار با من ملاقات میکند.»
تحقیر امریکاییها در تهران منجر به آن شد که سفر فرستاده ویژه رئیس جمهور امریکا به ایران اولین و آخرین سفر یک مقام امریکایی به تهران باشد. سفری که نتوانست منافع امریکاییها را تأمین کند و البته هزینه سیاسی بالایی روی دست جمهوریخواهان حاکم در امریکا گذاشت.
ایران، مبدأ تحولات جدید
دولت امریکا با کمال اعتمادبهنفس به مردم و کنگره اعلام میکرد که حاضر نیست برای چنین کاری تن به مذاکره بدهد؛ اما ریگان در خفا برخلاف ادعاهای خود راهکاری جز مذاکره و معامله برای خروج از این وضعیت نمیدید. امریکاییها البته به خوبی متوجه شده بودند که تغییر مناسبات غرب آسیا اکنون از مسیر تهران میگذشت، به همین دلیل تلاش داشتند تا با تن دادن به خواستههای جمهوری اسلامی ایران به خواستههای خود برسند. البته مقامات این کشور به سیاق همیشگی خود تلاش داشتند تا از مسیر مذاکره موضوعی، به مذاکره در خصوص مسائل کلانتر همچون موضوعات منطقهای دست یابند. از همین رو امریکاییها سعی کردند تا با سفر مخفیانه به تهران و مذاکره با سران سیاسی جمهوری اسلامی، گامی در جهت تقویت جریان نزدیک به خود و البته گرفتن امتیازات منطقهای بردارند. این موضوع البته با حسن تدبیر و دستور امام خمینی(ره) نه تنها امکانپذیر نشد که سندی بر رسوایی امریکاییها شد. امام در این خصوص فرموده بودند: «هیچ یک از مسئولان با آنها مذاکره نکنند.»
پرده اول؛ وضعیت جنگی ایران و عراق
ایالات متحده پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر دشمنی و خصومت با نظام انقلابی ایران را پیش گرفت و به همه ثابت کرد که آنها ادامه مسیر سیاسی خود در کودتای 28 مرداد و البته حمایتهای تمامقد از شاه مخلوع و وابسته ایران را در نظر دارند. از جمله مسائلی که به گسترش بدبینیها نسبت به امریکا کمک کرده بود، حمایت از تجاوز رژیم بعث عراق به ایران و همچنین تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی و حتی تحویل ندادن سلاحهای خریداری شده ایران بود. این رژیم در حالی مانع همکاری تسلیحاتی دیگر کشورها با ایران نیز بود که جمهوری اسلامی همچون مرحله پیروزی انقلاب در بازپسگیری قسمتهای اشغال شده توسط رژیم بعث، شگفتیساز شد. پیشروی ایران به فاو تحت تحریم تسلیحاتی، تیر خلاصی به این گزاره بود که مهار انقلاب ایران و پروژه نابودسازی آن امکانپذیر خواهد بود. این وضعیت منجر به آن شد که حمایتهای امریکا از عراق به طور قابل توجهی گستردهتر گردد. از همینرو مدرنسازی نیروی زمینی و هوایی عراق به سرعت توسط کشورهای غربی سرعت گرفت. از این پس رژیم بعث به سلاحهایی مجهز شد که سلاحهای گذشته ایران کمتر توان مقابله با آن را داشت. به عنوان نمونه رزمندههای ایرانی قبل از این مقطع برای از بین بردن تانکهای تی55 از آرپی جی 7 استفاده میکردند اما حالا از این سلاحها کار چندانی ساخته نبود و تنها گلولههای توپخانه سنگین و موشکهای تاو میتوانست وارد زره تی 74 شود که ایران به آنها دسترسی نداشت.
پرده دوم؛ استیصال امریکا
در همین شرایط البته امریکاییها نیز اوضاع خوبی در منطقه و بخصوص در لبنان که گروههای مقاومت حامی انقلاب اسلامی در آن فعال بودند نداشتند. هفت مأمور سیاسی و امنیتی غربی و بخصوص امریکایی طی هفت حادثه جداگانه در سالهای 1362 تا 1364 در بیروت گروگان گرفته شده بودند. یکی از مهمترین گروگانها «ویلیام باکلی» رئیس شعبه سازمان سیا در بیروت بود که به عنوان کارمند دیپلماتیک در این کشور فعالیت میکرد. تیم نجات گروگانها نیز که از سوی امریکا و با همکاری موساد به این کشور اعزام شده بود نتوانست کاری از پیش ببرد. شکست همه راهها برای نجات امریکا از این مخمصه باعث شد تا امریکاییها خود را نیازمند ایران برای حل این موضوع بدانند. در همین زمان، اولین جرقههای شکلگیری درخواست امریکاییها برای کمک به آزادی گروگانها مطرح میشود، هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای پنجم فروردین سال 64 مینویسد: «پیش از ظهر احمد آقا [خمینی] آمد گفت که بعضی از رسانهها گفتهاند امریکا بهخاطر گروگانهایی که در دست مردم لبنان دارند تحت فشار است و مایل است که برای حل مشکل از ایران استمداد کند اگر چه ما گروگانگیرها را نمیشناسیم اما گفتیم اگر چنین درخواستی شد درباره آن و راهکار ممکن مشورت کنیم.»
پرده سوم؛ دریافت سلاح در ایران، رسوایی ریگان در امریکا
نیاز ایران به سلاح و نیاز امریکا به آزاد شدن گروگانها و ایجاد پلی ارتباطاتی با مقامات تهران درنهایت منجر به آن شد تا واسطهها این مسأله را پیش ببرند. در مرحله اول نیز انتقال موشکهای تاو به ایران انجام شد و در قبال آن یکی از گروگانها با نام «ریورند بنجامین وییر» در خیابانهای بیروت رها شد. انجام موفقیتآمیز این معامله باعث شد دو کشور برای آزادی مابقی گروگانها و دریافت سلاح تشویق شوند. اما مشکلات پیش آمده در جریان این معامله نیز باعث شد تا امریکاییها تصمیم بگیرند با حذف واسطهها مستقیماً مشغول به فعالیت شوند. به همین دلیل مک فارلین از سمت خود استعفا داد تا با دردسر کمتر برای دولت این کشور این پروژه را پیش ببرد.
پرده آخر؛ بازگشت تحقیرآمیز
روز 23 مه 1986 (4خرداد 1365) مک فارلین بدون اطلاع قبلی همراه با پنج امریکایی دیگر که احتمالاً مأمور سیا بودند راهی ایران شدند. او و هیأت همراه با گذرنامه ایرلندی به نام «شون دولین» وارد تهران شدند. هواپیمای امریکایی به پایگاهی نظامی منتقل شد و مک فارلین مشاور سابق رئیسجمهور و چهار همراه سه ساعت و نیم در فرودگاه مهرآباد تحتنظر نیروهای ویژه سپاه بودند. این هیأت، مورد استقبال هیچ مقام عالی رتبه ایرانی قرار نگرفت و پس از چند ساعت معطلی در هواپیما و فرودگاه به هتل آزادی منتقل شدند. مک فارلین خواستار دیدار با سران سه قوه بود. هیأت امریکایی همراه با خود سه قبضه کلت برای سران سه قوه و یک کیک که به شکل کلید بود به همراه داشتند. قرار بود کیک کلیدی شکل در ضیافتی با مقامات ایرانی خورده شود و کلید قفل روابط دو کشور ایران و امریکا باشد اما پس از اطلاع حضرت امام(ره) از حضور مک فارلین در رأس هیأت امریکایی، ایشان دست آنها را خوانده بود و بهخوبی میدانست که حضور مک فارلین در تیم امریکا بدون تمهیدات خاص نبوده و حضور مشاور سابق امنیت ملی امریکا در این تیم با برنامهریزی صورت گرفته است. به همین دلیل امام(ره) اجازه ندادند تا مقامات ارشد کشور به مذاکره بروند و دستور دادند تا صرفاً مقامات متناظر و با مرتبه سیاسی پایین با هیأت امریکایی گفتوگو کنند. از همینرو تیم چهار نفره از جمله حسن روحانی برای مذاکره حاضر شدند که این مسأله منجر به عصبانیت مک فارلین شد. منطق این اقدام انقلابی نیز به آن دلیل بود که اگر مک فارلین صرفاً برای فروش سلاح آمده است باید با افرادی که به این مسأله ارتباط دارند مانند نیروهای دفاعی مذاکره کنند و مذاکره با سران کشور معنایی نخواهد داشت. این مسأله حکایت از آن دارد که امام راحل بعد از آنکه متوجه حضور مکفارلین در تیم امریکایی شدهاند مانع از رسیدن آنها به اهدافشان شده و پروژه عادیسازی رابطه را که در امریکا و برخی افراد امیدوار به غرب در ایران پیگیری میشده است کور کردند. در خاطرات روز دوشنبه 5 خرداد سال 65 هاشمی رفسنجانی آمده است: «در منزل بودم دکتر هادی و دکتر روحانی آمدند و پس از توصیه آنها در مورد مسائل قابل بحث قرار شد دکتر هادی با هیأت امریکایی مذاکره کنند. عصر آمدند و گفتند مک فارلین ناراضی است و مدعی است به او توهین شده که چرا مقامات با او حرف نمیزنند و چرا هدیهاش را نمیپذیریم و میگوید اگر من برای خرید پوست گربه به روسیه بروم گورباچف در روز دو بار با من ملاقات میکند.»
تحقیر امریکاییها در تهران منجر به آن شد که سفر فرستاده ویژه رئیس جمهور امریکا به ایران اولین و آخرین سفر یک مقام امریکایی به تهران باشد. سفری که نتوانست منافع امریکاییها را تأمین کند و البته هزینه سیاسی بالایی روی دست جمهوریخواهان حاکم در امریکا گذاشت.

گام بزرگ به سمت قهرمانی
در یکی از حساسترین دیدارهای هفته بیست وهفتم لیگ برتر فوتبال، دیروز فولاد و استقلال در ورزشگاه شهدای فولاد اهواز مقابل هم قرار گرفتند. بازی با سوت محمدحسین زاهدیفر آغاز شد. استقلال که بازی را هجومی آغاز کرده بود در نیمه اول صاحب چند موقعیت خوب گلزنی شد اما دروازه فولاد بسته ماند. استقلال نیمه دوم را هم هجومی آغاز کرد و دقیقه 53 با ارسال صالح حردانی از سمت راست با کنترل دیدنی و شوت روپا و سرضرب امیرحسین حسینزاده از درون محوطه جریمه همراه شد و توپ دور از دستان شهاب گردان به تور دروازه رسید. در ادامه بازهم استقلال تیم برتر میدان بود و دقیقه 73 روی یک ضدحمله اندوختههایش را دوبرابر کرد. صالح حردانی پشت محوطه جریمه فولاد صاحب توپ شد و پس از حرکت در عرض، با شلیکی دیدنی گل دوم را به ثمر رساند تا خیال آبیها از کسب 3 امتیاز راحت شود. در ادامه جواد نکونام چند تعویض انجام داد تا بلکه نتیجه را تغییر دهد. دقیقه 87 ضربه سر وحید حیدریه در دهانه دروازه استقلال به شکل خطرناکی از بالای دروازه به بیرون رفت اما دقیقه 93 فولاد یکی از گلهای خورده را توسط علیرضا کوشکی جبران کرد. درنهایت بازی با نتیجه 2-1 به سود آبیپوشان پایتخت به پایان رسید تا مجیدی و شاگردانش گام بزرگی در راه قهرمانی بردارند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سؤالهای یارانهای را از وزیر کار بپرسید
-
گام بزرگ به سمت قهرمانی
-
7هزار واحد تا رکورد سالانه بورس
-
بهار کتاب
-
باید حضور دولت در بازار احساس شود
-
قیمت خودروی خارجی در انتظار تصمیم کمیسیون ماده یک
-
رنگ نارنجی کرونا پرکشید
-
لبنان در پیچ تاریخی انتخاب
-
شومنهایی در کسوت معلم
-
جاماندگان یارانه از نمای نزدیک
-
تدبیر معاش، تکلیف اصلاح
-
دو دهه تلاش برای جرم زدایی از «حراج» اشیای باستانی
-
ضمیمه 4 صفحهای طنز «ایران» را امروز بخوانید
-
گمشدگی واقعیتها در جنگ روایتها
-
قراردادهای نفتی به 20 میلیارد دلار رسید
-
عالمیان: رنکینگ نشانه قدرت نیست
-
سند رسوایی امریکاییها
-
گام بزرگ به سمت قهرمانی

اخبارایران آنلاین